سادات ( اجتمائی ، فرهنگی ، مذهبی )

سید یحیی حسینی
سید یحیی حسینی، حسین آباد عاشوری
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
نویسندگان
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
يكشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۲۴ ب.ظ

سکوت

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۲۴
سید یحیی حسینی
پنجشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۴۳ ب.ظ

ابو علی



  1. هر کس عادت کند که بدون دلیل هر حرفی را باور کند ، از صورت انسانی خارج است.






    انسان ، هر زمان از پیشامد آینده درباره ی خود اندیشید و از آن ، بیم و هراس در خاطرش نشاند ، آن خطر ، زود تر او را تعقیب میکند. 


    نیک بخت ترین مردم کسی است که کردار به سخاوت بیاراید و گفتار به راستی.  سخنانی از ابو علی سینا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۴۳
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۱ ب.ظ

چهار اصل

 

از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چه بنا کردی؟

گفت : چهار اصل
1- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم
2- دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم
3- دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش کردم
4- دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم



 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۴۱
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۵۹ ب.ظ

وبلاگ هیئت




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۵۹
سید یحیی حسینی
شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۲۷ ب.ظ

علامه حلی




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۲۷
سید یحیی حسینی
چهارشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۲۸ ب.ظ

خود سازی

                                                                                                                              خودسازى، راه آشنا شدن با خدا

(اگر همه دنیا را داشته باشیم و آنرا صرف کنیم که با دستگاه خدا آشنا شویم مى‏ارزد و بهاى کمى پرداخته‏ایم. حال بیاییم با خودسازى با خدا نزدیک و آشنا شویم. ما به این فرموده مولى على علیه السلام بحمدلله تا اندازه‏اى رسیده‏ایم و لمس کرده‏ایم:

(مَا رَأَیتُ شَیئاً إِلَّا وَرَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَبَعدَهُ وَمَعَه)

(آیت الله بهاء الدینى)

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۲۸
سید یحیی حسینی
شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۱۱ ب.ظ

از انان مباش

       

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۱۱
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۴۴ ب.ظ

نعمت

الهى، نبودم و خلعت وجودم بخشیده‏ اى، خفته بودم و نعمت بیدارى‏ام عطا کرده‏ اى؛ تشنه بودم و آب حیاتم چشانده ‏اى؛ متفرق بودم و کِسوت جمعم پوشانده‏ اى؛ توفیق دوام در صلاتم را گامى میسّر نیست.

(آیت الله حسن زاده آملى)

 

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۴۴
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ب.ظ

اخراج ایرانیها از عراق توسط صدام

 صدام، از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بغض و کینه خود را نسبت به ایران اسلامی آشکار می‏ساخت. وی ابتدا

ستون پنجم خود را برای اقدامات تخریبی به شهرهایی مانند خرمشهر، آبادان و اهواز اعزام می  کرد. همچنین از اوایل سال 1359، هزاران ایرانی تبعه عراق را از جوار اماکن متبرکه نجف، سامرا، کربلا و کاظمین به طرز رقّت انگیزی اخراج و اموالشان را مصادره نمود.

در همین راستا، در چنین روزی، رژیم بعثی عراق که خود را برای حمله وسیع و سراسری به ایران آماده می‏کرد عده بی‏شماری از ایرانیان مقیم این کشور را به وسیله کامیون تا مرز آورده و آنها را به همان وضع رها نمود. در این حال، مقامات محلی ایران، از رانده شدگان به عنوان مهمان جمهوری اسلامی استقبال کردند و امکانات رفاهی برای آنان فراهم نمودند. اخراج ایرانیان و شیعیان در روزهای بعد نیز ادامه یافت و صدها هزار نفر در این جریان، بی‏خانمان و آواره شدند. در همین حال، وزیر امور خارجه عراق طی نامه‏ای به دبیر کل سازمان ملل متحد با ادعای وجود روحیه توسعه‏طلبی در ایران، خواستار خروج ایران از سه جزیره عربی ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ شد! در روزها و ماه‏های بعد، تعرضات رژیم بعث با حمایت بیگانگان رو به افزایش نهاد تا اینکه در 31 شهریور 1359، جنگ هشت ساله‏ای را به ایران اسلامی تحمیل نمود.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۲۷
سید یحیی حسینی
جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۵۶ ب.ظ

لبخند امام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۵۶
سید یحیی حسینی
چهارشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۳۵ ب.ظ

نماز عشق

 

مدتی است در این خط پر غوغا، نمازهایت را نشسته داخل سنگر خوانده‏ای. تمام بدنت خونی است. ولی نیازی به تطهیر ندارد. آب هم فقط برای خوردن است. تیمم بدل از وضو، طهارت هم با دستمال.

نیروهایت را دوست داری و حاضری به جای آنها تکه تکه شوی. ناراحتی آنها را طاقت نداری. ولی جنگ خیلی جدی است. با هیچ کس شوخی ندارد. برای تو و دوستانت شهادت و برای دشمنانت مرگ و نابودی. هر لحظه هم حادثه می‏آفریند. هر خمپاره حامل یک حادثه دردناک می‏تواند باشد. می‏تواند مادری را سیاهپوش کند. می‏تواند خانواده‏ای را داغدار کند. می‏تواند بدنی را پاره پاره کند. می‏تواند عزیزی را به سعادت برساند. می‏تواند باعث گریه خواهری شود. می‏تواند کمر پدری را خم کند. و حالا حادثه‏ای عجیب را آفریده است.

خمپاره جلوی یک سنگر کوچک دو نفره خورده و بچه‏ها داخل آن حبس شده‏اند. از داخل آن هم خبری نداریم. صدای ما را هم نمی‏شنوند. تلاش برای باز کردن سنگر شروع شده، ولی خیلی مشکل است. چون این سنگر در کنار خاکریز بوده، پس از ضایعات گلوله مقدار زیادی خاک به روی آن ریخته و تمام اطراف آن را فرا گرفته. هر کس هم که بخواهد از بیرون بیل بزند، احتمال دارد مورد اصابت ترکش خمپاره‏ها قرار گیرد. ولی باید کاری کرد. قرار می‏شود یک نفر، یک نفر بیرون بروند و برای باز کردن در سنگر فعالیت کنند. هوای داخل سنگر محدود است. باید عجله کرد. احتمال دارد بچه‏ها خفه شوند. شاید هم قبل از این ترکش خورده و شهید شده‏اند.

پس از دو ساعت همراه با دلشوره‏ی فراوان به در سنگر می‏رسیم، ولی خیلی دیر شده. بچه‏ها خفه شده‏اند. هر دو. چنگالهایشان در خاک فرو رفته و سر به خاک گذاشته‏اند. آنها هم تلاش کرده‏اند که به بیرون راه پیدا کنند. از دستهایشان استفاده کرده‏اند، ولی هوای داخل سنگر تمام شده و هر دو شهید شده‏اند. لحظه‏های سختی است. دو پیکر پاک و مقدس، بدون خونریزی، معصومانه و

 

 

مظلومانه. معلوم نیست چه بر آنها گذشته است! ولی حالا شهید شده‏اند و در نزد خدای خود روزی می‏خورند.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۳۵
سید یحیی حسینی
سه شنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۲۲ ب.ظ

پدر وپسر

در عملیات کربلاى 5 پدر و پسرى در گردان ما بودند. در حین پیشروى، پسر تیر خورد و شهید شد. به چشم خود دیدم که پدرش به سوى او رفت. همه انتظار داشتند او برود و لااقل صورت پسرش را ببوسد، ولى او سریع خشاب هاى شلیک نکرده ى او را از جیب خشابش برداشت و به سوى خط به پیشروى خود ادامه داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۲۲
سید یحیی حسینی
سه شنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۴۴ ب.ظ

اثرسرزنش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۴۴
سید یحیی حسینی
يكشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۱۲ ب.ظ

من رفتنی هستم


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۱۲
سید یحیی حسینی
يكشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۵۶ ب.ظ

من عطش الوده ام

..

من عطش آلوده‏ام آبم دهیدa

جرعه‏اى از باده‏ى نابم دهید

 

لب ز اسرار شهیدان دوختم‏

سینه‏ام آتش گرفت و سوختم‏

 

«گوى توفیق» از میان برداشتند

یکه و تنها مرا بگذاشتند

 

یک غزل در حنجرم خشکیده است‏

شعرهاى دفترم خشکیده است‏

 

دوستان رفتند و من جا مانده‏ام‏

در قفس تنهاى تنها مانده‏ام‏

 

قمریان در بوستان خنیاگرند

بلبلان در گلستانى دیگرند

 

ما فقط دم از تکامل میزدیم‏

دل به دریاى تساهل میزدیم‏

 

ما جعلنا خوانده و سالم شدیم‏

مایل این رخوت دائم شدیم‏

 

ما سلامت را سعادت خوانده‏ایم‏

در کجا درس شهادت خوانده‏ایم‏

 

غیرت آیینان خطر کردند، زود

تا خدا میل سفر کردند، زود

 

جملگى پروانه‏ى آتش شدند

در حریم عاشقى آرش شدند

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۵۶
سید یحیی حسینی
پنجشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۰۵ ب.ظ

عکس

g

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۰۵
سید یحیی حسینی
پنجشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۵۸ ب.ظ

اثار اتصال مومن

آثار اتصال مؤمن با خدا

آقا بارها مى‏فرمود: (مؤمن اتصالش به خدا از اتصال ضوء و نور شمس به شمس و خورشید بیشتر است. با این اتصال بروز معجزات و کرامات از عبد و بنده مشکل نیست.

اما آن سرگشته و حیرانى که نه ایمان را داراست نه مؤمن را مى‏شناسد و عمرى را با تردید و دودلى سپرى کرده است چگونه مى‏تواند این طریق را برود و اهل آن را بشناسد.)

(آیت الله بهاء الدینى)

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۸
سید یحیی حسینی
سه شنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ

کلام امام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۲۳
سید یحیی حسینی
سه شنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۵۷ ب.ظ

تصویر زهرا

تصویر حضرت زهرا (س)در بهشت


«آدم و حوا در کنار هم نشسته بودند که جبرئیل به نزدشان آمد و آنان را همراه خود به داخل قصرى از طلا برد، در آنجا تختى از یاقوت قرمز بود و بالاى آن تخت قبه‏اى بود نورافشان، و در میان آن قبه چهره‏اى غرقه در نور، که تاجى بر سر نهاده و دو گوشوار از لؤلؤ در گوشش، و گردن‏بندى از نور بر گردنش آویخته بود. هر دو از نورانیت حیرت‏انگیز آن تمثال در شگفت شدند به حدى که حضرت آدم زیبائى همسرش حوا را فراموش نمود (زیرا شاهد یک زیبائى بى‏سابقه و حسن بى‏نظیرى بود)، لذا روى به جبرئیل کرد و پرسید این صورت کیست؟ جبرئیل گفت: این فاطمه است، و آن تاجش احمدنما، گردن‏بندش حیدرنما و دو گوشوارش نشانگر حسن و حسین اوست. آنگاه حضرت آدم سر خویش را به سوى قبه نور بلند کرد، و در آنجا این پنج اسم را با خط نور نوشته دید: من محمودم و این محمد است، من اعلى هستم و این على است، من فاطرم و این فاطمه است، من محسنم و این حسن است، و احسان از من است و این حسین است.

پاورقی

لم یوجد هامشاَ.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۵۷
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۶:۴۲ ب.ظ

شهادت حضرت زهرا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۴۲
سید یحیی حسینی