و به آنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید
- - پایه های اسلام
قال الباقر علیه السلام: بنی الاسلام علی خمسة اشیاء، علی الصلوة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایه.
امام
باقر علیه السلام فرمود: اسلام بر پنج چیز استوار است، برنماز و زکات حج و
روزه و ولایت (رهبری اسلامی).فروع کافی، ج 4 ص 62، ح 1
2- فلسفه روزه
قال الصادق علیه السلام: انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی و الفقیر.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنی و فقیر) مساوی گردند.
من لا یحضره الفقیه، ج 2 ص 43، ح 1
3-روزه آزمون اخلاص
قال
امیرالمومنین علیه السلام: فرض الله ... الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق امام
علی علیه السلام فرمود: خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص خلق
را بیازماید.
نهج البلاغه، حکمت 252
4-روزه یاد آور قیامت
قال الرضا علیه السلام: انما امروا بالصوم لکی یعرفوا الم الجوع و العطش فیستدلوا علی فقر الاخر.
امام
رضا علیه السلام فرمود: مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگی و
تشنگی را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگی آخرت را بیابند.
وسائل الشیعه، ج 4 ص 4 ح 5 علل الشرایع، ص 10
5-روزه زکات بدن
قال رسول الله صلی الله علیه و آله لکل شیئی زکاة و زکاة الابدان الصیام.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدنها روزه است.
الکافی، ج 4، ص 62، ح 3
6-روزه سپر آتش
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: الصوم جنة من النار.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: روزه سپر آتش (جهنم) است. «یعنی بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.»
الکافی، ج 4 ص 162
7-اهمیت روزه
الصوم فی الحر جهاد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: روزه گرفتن در گرما، جهاد است.
بحار الانوار، ج 96، ص 257
8-روزه نفس
قال امیرالمومنین علیه السلام
صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام.
امیرالمومنان علی علیه السلام فرمود: روزه نفس از لذتهای دنیوی سودمندترین روزه هاست.
غرر الحکم، ج 1 ص 416 ح 64
9-روزه واقعی
قال امیرالمومنین علیه السلام
الصیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرجل من الطعام و الشراب.
امام علی علیه السلام فرمود: روزه پرهیز از حرامها است همچنانکه شخص از خوردنی و نوشیدنی پرهیز می کند.
بحار ج 93 ص 249
10-برترین روزه
قال امیرالمومنین علیه السلام
صوم القلب خیر من صیام اللسان و صوم اللسان خیر من صیام البطن.
امام علی علیه السلام فرمود: روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شکم است.
غرر الحکم، ج 1، ص 417، ح 80
11-روزه چشم و گوش
قال الصادق علیه السلام
اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک و شعرک و جلدک.
امام صادق علیه السلام فرمود: آنگاه که روزه می گیری باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند.«یعنی از گناهان پرهیز کند.»
12-روزه اعضا و جوارح
عن فاطمه الزهرا سلام الله علیها
ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه.
حضرت زهرا علیها السلام فرمود: روزه داری که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده روزه اش به چه کارش خواهد آمد.
13-روزه ناقص
قال الباقر علیه السلام
لا صیام لمن عصی الامام و لا صیام لعبد ابق حتی یرجع و لا صیام لامراة ناشزة حتی تتوب و لاصیام لولد عاق حتی یبر.
امام باقر علیه السلام فرمود: روزه این افراد کامل نیست:
1 - کسی که امام (رهبر) را نافرمانی کند.
2 - بنده فراری تا زمانی که برگردد.
3 - زنی که اطاعت شوهر نکرده تا اینکه توبه کند.
4 - فرزندی که نافرمان شده تا اینکه فرمانبردار شود.
14-روزه بی ارزش
قال امیرالمومنین علیه السلام
کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظما و کم من قائم لیس له من قیامه الا السهر و العناء.
امام
علی علیه السلام فرمود: چه بسا روزه داری که از روزه اش جز گرسنگی و تشنگی
بهره ای ندارد و چه بسا شب زنده داری که از نمازش جز بیخوابی و سختی سودی
نمی برد.
15-روزه و صبر
عن الصادق علیه السلام فی قول الله عزوجل
«واستعینوا بالصبر و الصلوة »
قال: الصبر الصوم.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند عزو جل که فرموده است: از صبر و نماز کمک بگیرید، صبر، روزه است.
16-روزه و صدقه
قال الصادق علیه السلام
صدقه درهم افضل من صیام یوم.
امام صادق علیه السلام فرمود: یک درهم صدقه دادن از یک روز روزه مستحبی برتر و والاتر است.
17-پاداش روزه
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: قال الله تعالی ; الصوم لی و انا اجزی به
رسول خدا فرمود خدای تعالی فرموده است: روزه برای من است و من پاداش آن را می دهم.
18-جرعه نوشان بهشت
قال رسول الله صلی الله علیه و آله ; من منعه الصوم من طعام یشتهیه کان حقا علی الله ان یطعمه من طعام الجنة و یسقیه من شرابها.
رسول
خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که روزه او را از غذاهای مورد علاقه
اش باز دارد برخداست که به او از غذاهای بهشتی بخورانند و از شرابهای بهشتی
به او بنوشاند.
19-خوشا بحال روزه داران
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: طوبی لمن ظما او جاع لله اولئک الذین یشبعون یوم القیامة
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خوشا بحال کسانی که برای خدا گرسنه و تشنه شده اند اینان در روز قیامت سیر می شوند. .
20-مژده به روزه داران
قال الصادق علیه السلام ; من صام لله عزوجل یوما فی شدة الحر فاصابه ظما و کل الله به الف ملک یمسحون وجهه و یبشرونه حتی اذا افطر.
امام
صادق علیه السلام فرمود: هر کس که در روز بسیار گرم برای خدا روزه بگیرد و
تشنه شود خداوند هزار فرشته را می گمارد تا دست به چهره او بکشند و او را
بشارت دهند تا هنگامی که افطار کند.
21-شادی روزه دار
قال الصادق علیه السلام: للصائم فرحتان فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه
امام صادق علیه السلام فرمود: برای روزه دار دو سرور و خوشحالی است:
1 - هنگام افطار 2 - هنگام لقاء پروردگار (وقت مردن و در قیامت)
22-بهشت و باب روزه دارن
قال رسول الله صلی الله علیه و آله 7; ان للجنة بابا یدعی الریان لا یدخل منه الا الصائمون.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: برای بهشت دری است بنام (ریان) که از آن فقط روزه داران وارد می شوند.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 295، ح 31.
23-دعای روزه داران
قال الکاظم (علیه السلام): دعوة الصائم تستجاب عند افطاره
امام کاظم (علیه السلام) فرمود: دعای شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب می شود.
24-بهار مومنان
قال
رسول الله (صلی الله علیه و آله): رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
زمستان بهار مومن است از شبهای طولانی اش برای شب زنده داری واز روزهای
کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد.
25-روزه مستحبی
قال الصادق (علیه السلام): من جاء بالحسنة فله عشر امثالها من ذلک صیام ثلاثة ایام من کل شهر.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس کار نیکی انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه است.
26-روزه ماه رجب
قال الکاظم (علیه السلام): رجب نهر فی الجنه اشد بیاضا من اللبن و احلی من العسل فمن صام یوما من رجب سقاه الله من ذلک النهر.
امام
کاظم (علیه السلام) فرمود: رجب نام نهری است در بهشت از شیر سفیدتر و از
عسل شیرین تر هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد خداوند از آن نهر به او
می نوشاند.
من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 56 ح 2
27-روزه ماه شعبان
من صام ثلاثة ایام من اخر شعبان و وصلها بشهر رمضان کتب الله له صوم شهرین متتابعین.
امام
صادق (علیه السلام) فرمود: هر کس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به
روزه ماه رمضان وصل کند خداوند ثواب روزه دو ماه پی در پی را برایش محسوب
می کند.
وسائل الشیعه ج 7 ص 375،ح 22
28-افطاری دادن
قال الصادق (علیه السلام)
من فطر صائما فله مثل اجره 7; امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر کس روزه داری را افطار دهد، برای او هم مثل اجر روزه دار است.
29-افطاری دادن
قال الکاظم (علیه السلام)
فطرک اخاک الصائم خیر من صیامک: امام کاظم (علیه السلام) فرمود: افطاری دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبی) بهتر است.
30-روزه خواری
قال الصادق (علیه السلام) : من افطر یوما من شهر رمضان خرج روح الایمان منه
وسائل الشیعه، ج 7 ص 181، ح 4 و 5
من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 73، ح 9
31-رمضان ماه خدا
قال امیرالمومنین 6 : شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهری
امام علی (علیه السلام) فرمود: رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.
32-رمضان ماه رحمت
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): ... و هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: بحار الانوار، ج 93، ص 342
33-فضیلت ماه رمضان
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) ;)
ان ابواب السماء تفتح فی اول لیلة من شهر رمضان و لا تغلق الی اخر لیلة منه
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده می شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.
34-اهمیت ماه رمضان
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) ;)
لو یعلم العبد ما فی رمضان لود ان یکون رمضان السنة
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
بحار الانوار، ج 93، ص 346
35-قرآن و ماه رمضان
قال الرضا (علیه السلام) ;)
من قرا فی شهر رمضان ایة من کتاب الله کان کمن ختم القران فی غیره من الشهور.
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههای دیگر تمام قرآن را بخواند.
36-شب سرنوشت ساز
قال الصادق (علیه السلام) ;)
راس السنة لیلة القدر یکتب فیها ما یکون من السنة الی السنة.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته می شود.
37-برتری شب قدر
قیل لابی عبد الله (علیه السلام) ;)
کیف تکون لیلة القدر خیرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فیها خیر من العمل فی الف شهر لیس فیها لیلة القدر.
از امام صادق (علیه السلام) سوال شد:
چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟
حضرت فرمود: کار نیک در آن شب از کار در هزار ماه که در آنها شب قدر نباشد بهتر است.
38-تقدیر اعمال
قال الصادق (علیه السلام) ;)
التقدیر فی لیلة تسعة عشر و الابرام فی لیلة احدی و عشرین و الامضاء فی لیلة ثلاث و عشرین.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام می گیرد و تصویب آن در شب بیست ویکم و تنفیذ آن در شب بیست سوم.
39-احیاء شب قدر
عن فضیل بن یسار قال:
کان ابو جعفر (علیه السلام) اذا کان لیلة احدی و عشرین و لیلة ثلاث و عشرین اخذ فی الدعا حتی یزول اللیل فاذا زال اللیل صلی.
فضیل بن یسار گوید:
امام
باقر (علیه السلام) در شب بیست و یکم و بیست سوم ماه رمضان مشغول دعا می
شد تا شب بسر آید و آنگاه که شب به پایان می رسید نماز صبح را می خواند.
وسائل الشیعه، ج 7، ص 260، ح 4
40-زکات فطره
قال الصادق (علیه السلام) ;)
ان من تمام الصوم اعطاء الزکاة یعنی الفطرة کما ان الصلوة علی النبی (صلی الله علیه و آله) من تمام الصلوة.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنی فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) کمال نماز است.
وسائل الشیعه، ج 6 ص 221، ح 5
ماه مبارک رمضان در حقیقت یکی از نعمات بزرگ پروردگار بوده که به منظور شستشوی وجود مان از گناهان به ما اعطاء گردیده است، لذا به هر خواهر و برادر با درک ماست تا از این لحظات گرانبها و از این شانس طلایی به منظور محو نمودن اشتباهات، خطاها و گناهانی که از ما سر زده است استفاده نماید ، و با باز گشت این ماه مبارک و پر فیض همزمان با آنکه از فواید طبی آن برخوردار میشویم، از فواید دنیوی و اخروی آن نیز مستفید گردیم. اینک در این مجموعه به امید آنکه گامی را در جهت پخش و گسترش احکام دینی خویش برداشته باشیم تعدادی از احادیث گرانمایه، حضرت رسول الله (ص) را جمع آوری نمودهایم تا همه از آن بهرهمند شده و ما را نیز شامل دعاهای شبانه روزی خویش گردانند.
خوشا به حال آن خواهر و برادر که هر لحظه این ماه پر فیض و پر برکت را غنیمت شمرده و از آن در جهت مغفرت و بخشش گناهانشان استفاده نمایند و حسرت و افسوس به حال آن خواهر و برادری که با فرا رسیدن این ماه مبارک هنوز هم از خواب غفلت بیدار نگردیده و با بیتفاوتی و بدون احساس مسئولیت، به گناهان گذشتهشان ادامه داده و از این شانس طلایی مستفید نمیگردنند.
رسول الله (ص) فرمود: خدای عزوجل می فرماید: هر عمل فرزند آدم برای اوست غیر از روزه که آن برای من است و من پاداش آنرا می دهم و روزه سپری است ( در مقابل دورخ یا گناهان ) و چون روز روزه، یکی از شما باشد ، باید ناسزا نگوئید، و فریاد نکشید و با کسی در گیر نشوید م اگر کسی او را دشنام داد و یا با او جنگ کرد باید بگوید: من روزه دارم و سوگند به ذاتی که جان مصطفی در ید اوست همانا بوی دهن روزه دار در نزد خداوند (ج) از بوی مشک نیکوتر است. و برای روزهدار دو شادی است که بدان شاد میشود، یکی که چون افطار کند، شاد میشود و دیگری که چون پروردگارش را ملاقات کند به روزهاش شاد میگردد.
این لفظ بخاری است و در روایتی از او آمده که روزه دار طعام، آشامیدنی و شهوت خود را از جهت من ترک میکند، روزه از برای من است و من بدان پاداش میدهم و حسنه به ده برابرش.
خدای عزوجل میفرماید: هر عمل فرزند آدم برای اوست غیر از روزه که آن برای من است و من پاداش آنرا می دهم و روزه سپری است (در مقابل دورخ یا گناهان)
در روایتی از مسلم آمده که هر عمل فرزند آدم چند برابر میشود نیکی به ده برابرش تا هفتصد برابرش - الله تعالی فرمود: مگر روزه که همانا از برای من است و من بدان پاداش میدهم - شهوت و طعام خود را به دستور من میگذارد و برای روزه دار دو شادی است یک شادی در وقت افطار ش و یک شادی در وقت ملاقات با پروردگارش و بوی دهن روزه دار در نزد خدای متعال از بوی مشک بهتر است.
ای مردم به شما ماه بزرگی رسیده. ماه مبارک، ماهی که در آن شبی است بهتر از هزار ماه. ماهی که خداوند روزه اش را فرض و قیام شبش را نفل قرار داده. کسی که به اجرای کاری نیکی تقرب جوید مانند آن است که فریضه را در ماه دیگری اداء نموده باشد. ماه صبر و ثواب صبر بهشت است، ماه دلجوئی است. ماهی است که روزی مومن در آن فراوان میشود. کسی که در آن روزه داری را افطاری میدهد، برای او با عث آمرزش گناهان و آزادی از آتش دوزخ میشود و به اندازهء اجر روزه دار به وی داده میشود بدون اینکه از ثواب روزه دار کاسته شود. گفتیم ای رسول خدا ، همگی ما توان افطار روزه دار را نخواهیم داشت. فرمود: این ثواب را کسی هم حاصل میکند که یک چشیدنی از شیر یا یک خرما و یا یک نوشیدنی آب به روزه دار بدهد و کسی که روزه داری را سیر می نماید، خدا او را از حوض من مینوشاند که تشنه نمیشود تا به بهشت داخل شود.
رمضان ماهی است که اولش رحمت، میانه اش مغفرت و آخرش آزادی از آتش است. کسی که بر زیر دستش در آن روز آسانی میکند، خدایش میامرزد و از آتش دوزخ آزادش میسازد.
برای شما ما مبارک رمضان آمده است که روزه ء آن را خداوند (ج) بالای شما فرض گردانیده که درین ماه دروازه های رحمت باز شده و دروازه های دوزخ بند میگردد و شیاطین بسته میشوند و در این ماه شبی وجود دارد که از هزاران ماه بهتر است و کسی که از خیر و برکت آن محروم گردد، در حقیقت کاملاً محروم گردیده است.
رسول الله (ص) در دههء اخیر رمضان اعتکاف نموده و می فرمود : شب قدر را در دههء اخیر رمضان جستجو کنید.
از عایشه روایت شده که گفت: گفتیم یا رسول الله (ص) اگر دانستم شب قدر کدام است در آن چه بگویم؟ فرمود بگو � اللهم انک عفو تحب العفو فاعف عنی � بار خدایا تو در گذرنده ای و گذشت را دوست داری پس از من در گذر.
کسیکه دروغگویی و عمل به دروغ پردازی را ترک ننمود، خدا به این حاجتی ندارد که وی خوردن و آشامیدن را ترک کند.
هرگاه روز روزه ء یکی از شما باشد، پس دشنام نداده و صدا بلند نکنید، و اگر کسی او را دشنام داد یا با او جنگ نمود باید بگوید : من روزه دارم.
رسول الله (ص) به چند دانه رطب ( خرمای تازه ) افطار می نمود. اگر خرمای تازه نمی بود، پس چند جرعه آب می نوشید.
رسول الله (ص) فرمود: خداوند عزوجل فرمود: محبوب ترین بندگانم نزدم کسی است که در افطار بیش از همه شتاب میکند.
رسول اکرم (ص) فرمود: فرق میان روزه، ما و روزهء اهل کتاب سحری کردن است.
سحری کنید زیرا در سحری ها برکت است.
چون رمضان آید، در های بهشت باز شده و در های دوزخ بسته گردد و شیاطین به زنجیر کشیده میشوند.
کسیکه یک روز از رمضان را غیر از رخصت و بیماری بخورد اگر تمام عمر خویش را روزه قضایی بگیرد آنرا جبران کرده نمیتواند.
رسول الله (ص) در رمضان تلاش و کوشش می کرد که در غیر آن نمی بود و در دهه ء اخیر رمضان سعی و کوشش میکرد که در غیر آن نمی نود.
رمضان ماهی است که اولش رحمت، میانه اش مغفرت و آخرش آزادی از آتش است. کسی که بر زیر دستش در آن روز آسانی میکند، خدایش میامرزد و از آتش دوزخ آزادش میسازد
روزه نیمهی از صبر است و به همین دلیل مومن به آمدن ماه رمضان خوش میشود و سینهاش گشاده میگردد.
کسیکه بخاطر خداوند (ج) یک روز روزه میگیرد، خداوند او را به اندازه هفتاد سال از آتش دورخ دور میسازد.
هر آئینه در بهشت دری است که به آن ریان گفته میشود و روزه داران در روز قیامت از آن داخل میگردنند که هیچکس غیر از ایشان داخل نمیگردد. گفته میشود: روزه داران کجایند ، پس ایستاده میشوند و از آن کسی غیر از ایشان داخل نمیگردد و چون داخل شوند در بسته میشود و هیچکس از آن وارد نمیشود.
قال رسول الله (ص) :
إِنَّ ابواب السماء تفتح فى اول لیلة من شهر رمضان ولاتغلق الى آخر لیلة منه(1)
رسول خدا (ص) فرمود: درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى شوند و تا آخرین شب بسته نمى شوند.
قال رسول الله (ص) :
اذا استهلَّ رمضان غلقت أبوابُ النار (2).
رسول خدا (ص) فرمود: هنگامى که هلال ماه رمضان پدیدار گردد, درهاى دوزخ بسته شود.
قال ابوجعفر(ع) :
لکلّ شىء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان(3).
امام باقر (ع) فرماید: براى هر چیزى بهارى است و بهار قرآن ماه رمضان است.
عن ابى الحسن على بن موسى الرضا(ع):
من قرأ فى شهر رمضان آیة من کتاب الله کان کمن. ختم القرآن فى غیره من الشهور (4)
امام رضا (ع) :
کسى که در ماه رمضان آیه اى از کتاب خدا(قرآن) را بخواند .مانند کسى است که در دیگر ماه ها تمام قرآن را خوانده باشد.
ماه رمضان به عنوان ماه مهمانی خدا دارای فیض و برکت خاصی است. ماهی سرشار ازحس و حال معنوی که حسنات و فضیلت های فراوانی را دارد. به همین دلیل برای نشان دادن ارزش معنوی و جایگاه این ماه در بین سایر ماه ها امامان و پیامبران احادیث زیادی را مطرح کرده اند. ما نیز در این خبر بر آن شدیم تا شما را با بهترین احادیث درباره فضیلت ماه مبارک رمضان آشنا نماییم و تعدادی از آنها را در سایت به اشتراک بگذاریم.
با فرا رسیدن این ایام مبارک و پر فیض الهی بد نیست با احادیث ماه رمضان هم آشنا شوید. با باشگاه خبرنگاران جوان همراه باشید.
ماه رمضان را می توان ماه خدا دانست و ماهى نامید که خدا در آن نیکی ها را افزایش می دهد و گناهان را پاک مى نماید و آن ماه برکت می باشد.
امام صادق درباره با روزه گرفتن و روزه خواری فرموده اند
هر شخصی که بتواند سه روز از آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و بعد ادامه آن را در ماه رمضان روزه بگیرد، خدا ثواب روزه دو ماه پشت سر هم را برای وی به حساب می آورد. هم چنین اگر فردی بدون هیچ عذر موجهی روزه خواری کند، روح ایمان از او جدا خواهد شد.
رمضان را ماه خدا و شعبان را ماه پیامبرخدا و رجب را ماه من می نامند.
تشبیه رمضان به ماه رحمت توسط رسول اکرم اسلام
ماه مبارک رمضان ابتدایش رحمت و میانه اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم است.
در ماه مهمانی خدا درهاى آسمان در شب اول ماه رمضان باز می گردد و تا شب آخر آن بسته نخواهد گردید.
اهمیت ماه مهمانی خدا در این سخن از پیامبر
چنان چه بنده «پروردگار» اهمیت ماه رمضان را می دانست [که چه برکتى وجود دارد] آرزو می کرد که تمام سال، ماه مهمانی خدا باشد.
اگر شخصی در ماه مبارک رمضان تنها یک از آیه از قرآن را بخواند، مانند این می ماند که در سایر ماه ها کل قرآن را قرائت کرده است.
تقدیر اعمال در شب های قدر رمضان در حدیث امام صادق (ع)
طبق این حدیث برآورد اعمال در شب نوزدهم و تصویب آن در شب بیست ویکم و تنفیذ آن در شب بیست و سوم رمضان انجام می گیرد.
کامل کردن یک ماه روزه داری به پرداخت زکات فطره است، همان طور که صلوات بر رسول خدا (صلى الله علیه و آله) کمال نماز به شمار میرود.
ارزش ماه مهمانی خدا از دیدگاه امام محمد باقر (ع)
همانا اسم رمضان ، از اسامی پروردگاراست.
در ماه مبارک رمضان درهای جهنم بسته و درهای بهشت گشوده می شوند و شیطان به بند کشیده می شود.
رمضان و کفاره گناهان ازدیدگاه پیامبر اسلام
ماه رمضان تا رمضان دیگر کفاره ی گناهانی به شمار می رود که در بین آن دو انجام می پذیرد و همچنین بهشت از این سال تا سال بعدی برای روزه داران عزیز ماه رمضان مزین می شود.
در ماه مبارک رمضان حسنات دوبرابر می شود و (و ثواب آن دو برابر ) حساب می گردد.
رمضان از نظر حضرت محمد(ص) بهترین ماه
ماه رمضان دارای برکت، رحمت و آمرزش برای بندگان مومن خدا است. این ماه در نزد پروردگار عالم برترین ماه ، روز و شب هایش بالاترین و ساعت هایش برترین ساعت به حساب می آید. فضیلت ماه مبارک رمضان به قدری بالا و زیاد است که نفس های مومنان حکم ثواب تسبیح را دارد. هم چنین خواب مومن عبادت و کار نیکش مورد قبول و دعایش مستجاب می شود.
یک مومن حقیقی را می توان از سه نشانه ادای نماز، پرداخت زکات و انجام روزه شناخت.
روزه گرفتن کودکان در احادیث ماه مبارک رمضان از امام صادق (ع)
از فرزندان 9 ساله خود اگر توان روزه داری دارند، بخواهید روزه بگیرند و تا هر زمانی که تحمل داشت آن را نگه دارد و هرزمان خواست افطار کند.
روزه همانند سپری در برابر آتش جهنم است.
دوری از دوزخ با روزه داری در رمضان از دیدگاه رسول خدا
هر فردی که در راه خدا حتی یک روز را به روزه داری بگذراند، خداوند به مدت هفتاد پاییز صورت او را از آتش جهنم دور نگه خواهد ساخت.
اگر فردی یک روز گرم روزه بگیرد و تشنه بماند، پروردگار عالم هزار فرشته بر او می گمارد که صورتش را مسح بکشند و به او مژده بدهند ، زمان افطار خدا او را می آمرزد.
فواید روزه داری و تندرستی بدن در حدیثی از پیامبر
با روزه گرفتن سلامت خودتان را تضمین کنید.
معنای روزه دوری و بر حذر ماندن از گناهان است.
فلسفه روزه در سخنی از حضرت فاطمه زهرا (س)
هدف از واجب ساختن روزه توسط خدا به خاطر تثبیت اخلاص مردم است.
تمامی چیزها دروازه ای دارند و دروازه ی عبادت روزه خواهد بود.
سخنی از امام صادق علیه السلام درباره با روزه داری در روز گرم
بهترین جهادها روزه گرفتن در گرما است.
روزه قلب بهتر از روزه ی زبان و روزه ی زبان بهتر از روزه ی شکم هست.
اشاره به در مخصوص روزه داران در بهشت در حدیث پیامبر
در بهشت دری مخصوص به اسم ریان برای روزه داران وجود دارد.
خواب روزه دار عبادت ، خاموشی او تسبیح، عمل وی مقبول حق و دعای او مستجاب می گردد.
اشاره به تغذیه الهی در خواب در حدیث امام موسی کاظم (ع)
به هنگام ظهر بخوابید ، چون الله در خواب به روزه داران آب و غذا می دهد.
اگر فردی زبان و گوش و چشم و اعضایش را از (گناه) نگه ندارد، روزه اش فایده ای ندارد.
برترین عبادت ها در رمضان از نظر حضرت محمد (ص)
ای علی (ع) ! برترین اعمال در رمضان دوری و پرهیز نمودن از حرام های الهی است.
اگر فردی غیبت مرد یا زن مسلمانی را کند ، خدا تا 40 شبانه روز نماز و روزه هایش را نمی پذیرد ، مگر آن که غیبت شده او را مورد مغفرت و بخشش خود قرار دهد.
بدبخت حقیقی در ماه مبارک رمضان کیست؟
رسول خدا می فرمایند: بد بخت به شخصی گفته می شود که در ماه مهمانی خدا از مغفرت او محروم بماند.
هر چیزی دارای بهار و بهار قرآن ماه رمضان است.
حدیث پیامبر درباره با سحری روزه داران
درود خداوند بر افراد سحر خیز و آنانی که برای روزه گرفتن سحری میل می کنند.
با آب افطار کنید تا گناهانتان از دل شسته شود.
سخن پیامبر درباره با اشتیاق بهشت به چهار نفر
بهشت ، مشتاق چهار شخص است:
ماه مبارک رمضان ماه خدا بوده و ماهى به شمار می آید که خدا در آن خوبی ها را مى افزاید و گناهان را پاک می کند و ماه برکت نامیده می شود.
امیدواریم در این ماه عزیز بهترین ها نصیب دل های پاکتان شود و با خواندن بهترین احادیث درباره فضیلت ماه مبارک رمضان ارزش این ایام را بیش از پیش درک و تجربه کنید/ التماس دعا
منابع: بحارالأنوار/ وسائل الشیعه
مهمونی رفتنِ گدا پیش خدا لیاقته
یه بار دیگه پیش خدا بشی گدا سعادته
هر کی بودی، هرکی شدی اگه دوباره اومدی
خدا رو شاهد می گیرم شک نکنی عنایته
هر کاری کردی زیر ذره بینِ حق بودی ولی
اگه که رسوا نشدی تا به حالا کرامته
خدا تو رو ببخشه و بازم بری گناه کنی
قسم به ذات کبریا این عملت خیانته
باید که عمری بسوزی شاید که بخشیده بشی
چاره ی درد بخششت پیش خدا سماجته
ماه رمضون که می رسه، شبای جمعه که میاد
جا نمونی از کاروان درِ خونش قیامته
اگه که گریه های تو جواب نداد بگو حسین
ذکر حسین تو این شبا وسیله ی شفاعته
بدون ذکر او دلی عاشق و شیدا نمی شه
موندن پای پرچمش، عاقبتش شهادته
آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟
آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست
سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست
تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست
بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب
تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست
مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید
سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار
تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور
گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی می گویم
آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست
ژولیده نیشابوری
- آداب کسب و تجارت
- مسائل مربوط به کار و کسب را یاد بگیرید.
قال على : یا معشر التّجار الفقه ثم المتجر. کافى 5/ 150
حضرت جمله اى فوق را سه بار تکرار فرمودند.
- در کسب و تجارت راست بگوئید.
قال رسول الله 9: التاجر الصدوق الامین معالنبیّین
والصدیقین و الشهدا. الدرالمنثور 2/ 495
- در خرید و فروش سخت گیر نباشید.
قال رسول الله 9: غفرالله عزوجل من کان قبلکم کان سهلًا
اذا باع سهلًا اذااشترى. بحار 103/ 95
- از رباگرفتن و ربادادن بپرهیزید.
- سوگند در معامله نخورید.
- عیب جنس را نپوشانید.
- به هنگامى که جنس مىفروشید تعریف نکنید.
- به هنگامى که جنس مىخرید مذمت نکنید.
راه رستگارى، ص: 51
قال رسول الله 9: من باع واشترى فلیجتنب خمس خصال
و الا فلایبیعّن ولایشترین الربا و الحلف و کتمان العیب و
الحمداذاباع والذم اذا اشترى. بحار 103/ 95
- در معامله و داد و ستد رزق حلال طلب کنید.
العبادْ سبعون جزاً و افضلها طلبالحلال. سفینْ 1/ 298
- در معامله غش بکار نبرید.
قال رسول الله 9: لیس فى دیننا غش. کنزالعمال 9974
- جنس را کم نفروشید.
(ویل للمطففین). مطففین 1
- در خرید و فروش خداوند را یاد کنید.
(و ابتغوا من فضل الله و اذکروا الله کثیراً
لعلّکم تفلحون). جمعه 10
- در صورت پشیمان شدن مشترى جنس را پس بگیرید.
قال الصادق 7: ایّما مسلم اقال مسلماً بیع ندامْ اقاله الله
عزوجل عثرته یومالقیامه. وسائل 12/ 287
- با کار و کسب نیازهاى مردم را برطرف کنید.
حضرت على 7 از دسترنج خویش هزار بنده را در راه خداوند آزاد کرد.
اعتق الف مملوک من کدّ یده. وسائل 12/
پاس و آبشار
گفتم : بازی بدون گل هم بی جازبه است .
گفت: زنگی بی گل . از آن بی جازبه تر است
گفتم « گل » زندگی چیست ؟
گفت عمر ما یک میدان مسابقه است . فرصت هایی
که ما پیدا میکنیم . هر کدام مثل یک« پاس» است
از بی عرضگی ما است اگر نتوانیم گل بزنیمِِ إ
گفتم: پس با این حساب . ما کلی پاس خراب کرده ایم
ونتوانسته ایم گلی بزنیم . حیف از آن همه پاس های قشنگ و فرسصت های طلایی إ
گفت: درست است .هدر دادن عمر ، بدتر ازخراب کردن پاس است . به ما خیلی پاس می دهند
ولی ما« آبشارزن » نیستیم وپاس ها را خراب میکنیم .
هدر دادن هر نعمت ، خراب کردن یکپاس است
بگذشت زمان دست به کاری نزدی
بر گردن لحظه ها مهاری نزدی
صد توپ زدی تمام را کردی اوت
صپاس گرفته . آبشار نزدی
گفتم:رفتی تو والیبال......
گفت: بازی بازی است دیگر . چه فرقی میکند ؟
آنجا گل می زنند ، این جا آبشار ، عمده خراب کردن پاس هاست که داریم .
گفتم : دنیا، واقعا بازیچه است .
گفت ولی زندگی . بازی نیست .....اگر هم بازی باشد یک بازی جدی است
ملاقات شیطان وعیسی
روزی حضرت عیسی(ع) شیطان را دید که پنج الاغ سیاه در پیش داشت که بارهایی بر آنها نهاده و در راهی می رفت.
حضرت پرسید: ای شیطان باراین الاغ ها چیست و به کجا می روی؟
آن ملعون گفت: ای روح الله بار آنها مال التجاره من است و برای فروش می برم.
حضرت فرمود: آیا همه کالاها از یک قماش هستند؟
شیطان گفت: خیر بار هر یک با دیگری تفاوت دارد.
حضرت عیسی(ع) به یکی از آنها اشاره کرد و پرسید: بار این الاغ چیست؟
شیطان گفت: ظلم و جور و تعدی است.
حضرت فرمود: خریدار آن کیست؟
شیطان گفت: پادشاهان ظالم و حاکمان جور.
حضرت فرمود: الاغ دوم چه باری داری؟
شیطان گفت: غرور و خود پسندی.
حضرت پرسید: خریدار آن کیست؟
شیطان گفت: کدخداهای آبادی ها و رؤسای دهات.
حضرت فرمود: بر الاغ سوم چه بارکرده ای؟
شیطان گفت: حسد.
حضرت فرمود: مشتری آن کیست؟
شیطان گفت: عالمان درباری و مزدوران آنان و نوکران عجانب.
حضرت پرسید: بارالاغ چهارم چیست؟
شیطان گفت: خیانت.
حضرت فرمود؟ مشتری آن کیست؟
شیطان گفت: تاجران و کارکنان آنان. کسانی که تجارآنان را امین خود قرار داده و برای خرید و فروش به شهر های دور و نزدیک می فرستند ولی آنان به جای امانت داری خیانت می کنند.
حضرت پرسید:درازگوش پنجمی بارش چیست؟
شیطان گفت: نیرنگ.
حضرت فرمود: خریدارش کیست؟
شیطان گفت: زنان.
.
ملاقات شیطان و یحیی
درملاقاتی که شیطان با حضرت یحیی(ع) داشت ضمن گفتگوهای زیادی که با هم داشتند شیطان گفت :
ای پیامبر خدا امیدوار کننده ترین چیزها نزد من و آن چیزی که پشتم را محکم می کند و باعث روشنی چشم من می شود زنان هستند. زیرا آنان وسیله گمراهی مردم و دامها و تیر هایی هستند که به خطا نمی رود.
پدرم فدای آنان باد.
اگر آنان نبودند قدرت نداشتم که حتی یک نفر را گمراه کنم. به واسطه آنان است که به مقصد می رسم و مردم را به مهلکه می اندازم. چقدر آنان خوب هستند. وقتی که نیکان بر من غالب شدند و لشکریانم را تار و مار کردند پیش زنان می روم و قلبم روشن و غضبم تمام می شود. اگر زنان از ذریه آدم نبودند من آنان را سجده می کردم آنان سرور من هستند و جایشان گردن من است و آنان را بر گردن خود می نشانم و اگر خواسته ای داشته باشند نه با پا و دست بلکه با سرم انجام می دهم زیرا ایشان مایه امید نگهدار تکیه گاه مورد اعتماد و فریاد رس من هستند.
سه عمل شیطان که بعد از انجام آنها، دیگر کاری به کار انسان ندارد!
وجود مقدّس حضرت صادق القول و الفعل، امام
جعفر صادق(ع) - که سه روز دیگر شهادتشان است - فرمودند: �قَالَ إِبْلِیسُ
لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ لِجُنُودِهِ إِذَا اسْتَمْکَنْتُ مِنِ ابْنِ
آدَمَ فِی ثَلَاثٍ لَمْ أُبَالِ مَا عَمِلَ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَقْبُولٍ
مِنْهُ�. ابلیس لعنت الله میگوید: من سه کار انجام میدهم که اگر او بعد
از آن، اعمال زیادی هم انجام دهد، تا دلش میخواهد نماز بخواند و عبادت
کند، بلند شود نماز شب بخواند، مسجد و هیئت برود و ...، دیگر برای من مهم
نیست. چون میدانم که اعمالش، مقبول نیست.
حال، آن سه عمل چیست؟
۱. �إِذَا اسْتَکْثَرَ عَمَلَهُ�، او را به کثرت عمل گرفتار میکنم.
۲. �وَ نَسِیَ ذَنْبَهُ�، کاری میکنم که گناهش را فراموش کند.
۳. �وَ دَخَلَهُ الْعُجْبُ�، او را داخل در عُجب میکنم.
که سالهای دراز درپی شهوات ، عمر خود را صرف کردی ، و چیزی جز حسرت نصیبت نشده ، خوب است قدری به حال خود رحم کنی . از مالک الملوک حیا نکنی ، و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی ، که آن موجب حیات همیشگی و سعادت دائمی است ، و سعادت همیشگی را مفروش به شهوات چند روزه فانی که آن هم به دست نمی آید حتی با زحمت های طاقت فرسا(2).
امام خمینی رحمت الله علیه
همسر ملانصرالدین از او پرسید: فردا چه می کنی؟
گفت: اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه می روم و اگر بارانی باشد به کوهستان می روم و علوفه می چینم.
همسرش گفت: بگو ان شاءالله
ملا گفت: ان شاءالله ندارد فردا یا هوا آفتابیست یا بارانی!!
از قضا فردا در میان راه به راهزنان رسید و اورا گرفتند و کتک زدند و هرچه داشت با خود بردند . ملا نه به مزرعه رسید و نه به کوهستان رفت. به خانه برگشت و در زد. همسرش گفت: کیست؟
ملا گفت: ان شاءالله که منم!
همیشه ان شاءلله بگویید حتی در مورد قطعی ترین کار ها
خداوند در قران می فرماید:
«و لا تقولن لشی ء انی فاعل ذلک غدا* الا ان یشاء الله؛»
هرگز درباره چیزی نگو فردا چنین می کنم* مگر اینکه بگویی اگر خدا بخواهد» (کهف/ 23-24).
"از بیانات آیت الله مجتهدی (ره)"
داستان های آموزنده "درباره توبه و استغفار" |
|
|
شخصى هر روز گاوش را مى دوشید، مقدارى آب به شیر اضافه مى کرد
و آن را براىفروش به شهر مى آورد، و براى مشتریان سوگند یاد مى کرد که
شیرش یکدست است .
روزى همکارانش گفتند: چرا دروغ مى گوئى ؟ ما که مى دانیم چه مقدار آب به شیرتاضافه مى کنى .
شیر فروش : من هرگز دروغ نگفته و نمى گویم ، زیرا همیشه شیر را با یک
دستدوشیده ام . سرانجام روزى سیلى عظیم آمد و گاو و گوسفندان او را برد.
فغان و ناله اشبه آسمان رفت
ظریفى گفت : آن آبها که به شیرها افزودى ، به صورتسیل جارى شد.
حکمت خداوندی
سعدی در بیان حکایتی می گوید:
موسی علیه السلام ، درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده. گفت:ای موسی! دعا کن تا خدا عزوجل مرا کفافی دهد که از بی طاقتی به جان آمدم. موسی دعا کرد و برفت. پس از چند روز که از مناجات باز آمد، مرد را دید گرفتار و خلقی انبوه برو گرد آمده. گفت:این چه حالت است؟ گفتند:خمر خورده و عربده کرده و کسی را کشته. اکنون به قصاص فرموده اند.
�وَلَوْ بَسَطَ اللّه ُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوَ فِی الاَْرْضِ؛ اگر خداوند درِ هر نوع روزی را بر بندگانش می گشود، در زمین ستم پیشه می کردند�. (شورا:27) موسی علیه السلام ، به حکمت جهان آفرین اقرار کرد و از
🔸ﺍﮔﺮ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ "ﻏﯿﺒﺖ" ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ،
ﺑﺎﻧﮑﻬﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺑﻤﺎﻥ ﺑرداشته ﻭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻏﯿﺒﺖ ﺍﻭﺭﺍ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺍﺭﯾﺰ ﮐﻨﻨﺪ...
ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻮﺍﻟﻤﺎﻥ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ.
🔹ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻓﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﻧﺪ؟؟؟
جواب با شما...
🔸 نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده..
"صادقانه زندگی کنید"
🔹 ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم...
▪️الهی قمشه ای
من همین الان خدایم را صداکردم.....
نمیدانم چه میخواهی .....
ولی الان برای تو!
برای رفع غمهایت!
برای قلب زیبایت!
برای آرزوهایت!
برای کسب توفیقت!
برای دین و دنیایت!
برای آخر کارت!
به درگاهش دعاکردم!
و میدانم خدا داند.....
خدا از خواستهای تو خبر دارد.....
یقین دارم دعای من برای تو ،دعای تو برای من....اثر دارد
چند وقت پیش ﯾﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﺎﻝ ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ میلیارد ناقابل برداشت و رفت و دیگه هم برنگشت ..
و اون یکی دوازده هزار ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ تومن ﮔﺮفت ﻭ ﺭفت ودیگه هم برنگشت
و الان یکی دیگه 94 هزار میلیارد...
وهیچکدومشون برنگشتن .....
اما...سی ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ، ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ ، ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ میخواستن با جونشون ﻣﻌﺒﺮ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻨﺪ....
یکیشون ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﻛﻪ رفت ﺑﺮﮔﺸﺖ همه فکر کردن ترسیده
ﭘﻮﺗﯿﻦ ﻫﺎﺵ ﺭﻭ درآورد؛ ﺩﺍﺩ زد ﻭ ﮔﻔﺖ :
« ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯ ﺗﺪﺍﺭﻛﺎﺕ ﮔﺮﻓﺘﻢ ؛ نو حیفه؛ مال بیت الماله» ﺑﻌﺪ ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ اتفاقا ؛ اونم ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ....!
پیرى، از مریدان خود
پرسید: ((هیچ کارى و اثرى از شما
سر زده است که سودى براى دیگرى داشته باشد؟ )) یکى گفت: (( من امیر بودم . گدایى به
در خانه من آمد. چیزى خواست . من جامه خود و انگشتر ملوکانه به او دادم و او را بر
تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درویشان پیوستم .))
دیگرى گفت: (( از جایى مىگذشتم . یکى
را گرفته بودند و مىخواستند که دستش را ببرند. من دست خود فدا کردم و اینک یک دست
ندارم . ))
پیر گفت: (( شما آنچه کردید در حق دو
شخص معین کردید. مؤمن چون آفتاب و مهتاب است که منفعت او به همگان مىرسد و کسى از
او بىنصیب نیست . آیا چنین منفعتى از شما به خلق خدا رسیده است؟ )) -برگرفته از: شیخ ابوالحسن خرقانى، نور العلوم، به
کوشش عبدالرفیع حقیقت، ص 81 . ?
برتری فاطمه (سلام الله علیها) 1
آیا مکتب اهل تشیع بر این باور است که حضرت فاطمۀ زهرا از خیلی مردها برتر بود؟
هر چند که پیامبران و امامان، به دلایلی، از میان مردان انتخاب شده اند، اما معنای چنین انتخابی آن نیست که بانوان، امکان پیشرفت معنوی و رسیدن به درجات عالی قرب خداوند را ندارند. در همین راستا، خداوند در قرآن کریم، بانوانی؛ چون مریم و آسیه را از میان نسل های گذشته، به عنوان اسوه ای برای بشریت معرفی نموده است.(1) بدیهی است که مقام و منزلت آنان از بسیاری مردان و حتی مردان مؤمن، برتر و والاتر است. مسلمانان به ویژه، شیعیان معتقدند که بانوان دیگری نیز وجود دارند که مقام معنوی آنان به مراتب بیشتر از عموم مردان و زنان با ایمان است.
ام المؤمنین خدیجه، همسر پیامبر و دخترشان فاطمه ، برترین بانوی جهان آفرینش، بهترین نمونه از بانوانی هستند که تمام افراد با ایمان باید از آنها سرمشق گرفته و رفتارشان را الگوی خویش قرار دهند.
ادامه دارد ...
برتری فاطمه (سلام الله علیها) 2
شیعیان، فاطمه را شخصیتی می دانند که در ردیف پیامبران و اولیای الهی جای دارد. در این زمینه، امام صادق بیان می فرمایند که اگر خداوند، امیرالمؤمنین علی را خلق نمی کرد، هیچ مردی هم طراز فاطمه نبود(2) و این نشانگر برتری ایشان بر تمام صحابه پیامبر از دیدگاه شیعه می باشد.
البته، کتاب های معتبر اهل سنت نیز آکنده از بیان فضائل آن بانوی بزرگوار است؛ نظیر این که ایشان پارۀ تن پیامبر بوده و آزارشان چون آزار پیامبر است، (3) و ایشان، سرور بانوان بهشت هستند.(4)
بر این اساس، عجیب نیست که مسلمانان معتقد باشند که فاطمه ، برتر از مردان بسیاری باشد.
(1) تحریم، 12- 11.
(2) کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 461، ح 10، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ه ش.
(3) صحیح بخاری، ج 4، ص 210، دار الفکر، بیروت، 1401 ه ق.
(4) همان، ص 2099.
تشییع جنازه
آیا طلحه و زبیر در تشییع جنازه و نماز و کفن و دفن حضرت زهرا شرکت داشتند؟
علامه مجلسى از امام صادق روایت کرده است: شاهدان دفن حضرت فاطمه سلمان فارسى، مقداد بن اسود، ابو ذر غفارى، عبد اللَّه بن مسعود، عبّاس بن عبد المطّلب و زبیر بن عوام بودند. (1)
با شنیدن خبر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مردم جمع شده بودند و گریه مىکردند و انتظار بیرون آمدن جنازه را مىکشیدند، پس ابوذر بیرون آمد و گفت: بیرون آوردن جنازه به تأخیر افتاد، پس مردم متفرّق شدند و برگشتند چون پاسى از شب گذشت و دیدهها به خواب رفت جنازه را بیرون آوردند. حضرت امیر المؤمنین و حسن و حسین علیهم السّلام و عمّار و مقداد و عقیل و زبیر و ابوذر و سلمان و بُرَیْده و گروهى از بنى هاشم، و خواصّ آن حضرت بر حضرت فاطمه علیها السّلام نماز کردند، و در همان شب او را دفن کردند.(2) اسماء می گوید: فاطمه علیها السّلام وصیت کردند که مرا جز علی و شما دیگرى نباید غسل دهد، در اثر این وصیت من و علی او را غسل دادیم، و در نماز او: علی، حسنین، عمار، مقداد، عقیل، زبیر، ابو ذر، سلمان، بریده، و گروهى از بنى هاشم شرکت داشتند و او را در دل شب طبق وصیتش دفن کردند.(3)
لازم به ذکر است که علی رغم جستجوی گسترده در میان منابع کهن به سندی که دلالت بر حضور زبیر داشته باشد بر نخوردیم و این مطلب تنها در میان کتب نویسندگان معاصر دیده می شود.
(11) زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ، مترجم محمد روحانى علىآبادى، تهران، انتشارات مهام، 1379ش:
(2) حاج شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج1، ص339
(33)عزیر الله عطاردی: زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام، ذیل عنوان: وفات و محل دفن حضرت زهراء ..... ص : 226
ماجرای سیلی 1
آیا ماجرای سیلی زدن به حضرت زهرا(سلام الله علیها) در منابع آمده است؟
پاسخ:
مطلب سیلی خوردن حضرت زهراء ـ سلام الله علیها ـ را منابع متعدد سنّی و شیعه نقل کردهاند که از آن جمله طبری در «دلائل الامامه» میگوید: عمر در ضمن نامهای برای معاویه پس از نقل قضیه سقیفه بنی ساعده و بیعت گرفتن برای ابوبکر، چگونگی برخورد با فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را چنین بیان میکند:
«... به فاطمه ـ سلام الله علیها ـ که پشت در بود گفتم: اگر علی از خانه برای بیعت بیرون نیاید، هیزم فراوانی به اینجا بیاورم و آتشی برافروزم و خانه و اهلش را در آن بسوزانم یا علی را برای بیعت به سوی مسجد میکشانم، آنگاه به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان دیگر هیزم بیاورید، و به فاطمه ـ سلام الله علیها ـ گفتم خانه را به آتش میکشم.
ادامه دارد ...
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
ماجرای سیلی 2
همان دم دستش را از در بیرون آورد تا مرا از ورود به خانه باز دارد، من او را دور نموده و با شدّت در را فشار دادم و با تازیانه بر دستهای او زدم تا در را رها کند، از شدّت درد تازیانه ناله کرد و گریست، نالة او بقدری جانکاه و جگر سوز بود که نزدیک بود، دلم نرم شود و از آنجا منصرف گردم، ولی به یاد کینههای علی و حرص او بر کشتن قریشیان افتادم. با پای خودم لگد بر در زدم ولی او هم چنان در را محکم نگه داشته بود که باز نشود. وقتی که لگد بر در زدم، صدای نالة فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را شنیدم و این ناله طوری بود که گمان کردم مدینه را زیر و رو کرد. در آن حال فاطمه ـ سلام الله علیها ـ میگفت: «یا ابتاه! یارسول الله! هکذا یُفعل بحیبتک وا بنتک، آه! یا فضَّةُ الیکِ فخذینی فقدوا... قُتِلَ ما فی احشائی من حملٍ» ای پدر جان! ای رسول خدا! بنگر که این گونه با حبیبه و دختر تو رفتار میشود، آه! ای فضّه بیا و مرا در یاب، که سوگند به خدا، فرزندم که در رحم من بود، کشته شد. در عین حال در را فشار دادم، در باز شد. وقتی وارد خانه شدم؛ فاطمه ـ سلام الله علیها ـ با همان حال روبروی من ایستاد، ولی شدت خشم من، مرا به گونه ای کرده بود که گوئی پردهای در برابر چشمم افتاده است، چنان سیلی روی روپوش، به صورت او زدم که به زمین افتاد...»[1]
ادامه دارد ...
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
ماجرای سیلی 3
و خصیبی در «الهدایة الکبری» و بحرانی در «العوالم» و همچنین بسیاری دیگر با ذکر سند به نقل از امام صادق نوشتهاند:
عمر با لگد بر در خانه کوبید، تا این که در به پهلوی فاطمه ـ سلام الله علیها ـ اصابت کرد، در حالی که، او به جنینی شش ماهه به نام محسن حامله بود و آن جنین سِقط گردید.
آن گاه عمر، قنفذ و خالد بن ولید هجوم آوردند، عمر بر صورت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ سیلی زد به طوری که گوشوارهاش در زیر مقنعه قطع گردید و صدایش به ناله برخواست و گفت: وا! ابتاه، وا رسول الله!! ابنتکِ فاطمة تکذّب و تضرب و یقتل جنین فی بطنها.
«و ای پدر! وای رسول الله!! به دخترت نسبت دروغ میدهند، او را میزنند و فرزندش را میکشند.»
امیرالمؤمنین در این هنگام فضّه را طلبید و گفت: بانویت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را کمک کن آن گونه که زنان حامله را در زایمان کمک میکنند. پس همانا از اثر لگد و ضرب در، درد زایمان او را فرا گرفت و محسنش سقط گردید.
راوی میگوید: امام صادق آن چنان میگریست و میگفت که محاسنش از اشک تر شد.[2]
ادامه دارد ...
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
ماجرای سیلی 4
شیخ صدوق در کتاب «الامالی» در حدیثی از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ با ذکر سلسله سند به نقل از امیر المؤمنین آورده است که:
به همراه فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم السّلام ـ نزد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودیم. ناگهان رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ به ما نگاهی کرد و گریست! گفتم: چه شده یا رسول الله؟! فرمود: «أبکی من ضربتک علی قرن، و لطم فاطمة ـ سلام الله علیها ـ خدّها.» از یاد ضربت شمشیر بر پیشانی تو و سیلی دشمن بر صورت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ گریستم.
حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ دربارة این جریان میفرماید:
بر در سرایم هیزم انبوهی فراهم ساخته، اخگر آوردند تا ما را بسوزانند و در خانه را، به آتش کشند. من در ورای در قرار گرفتم و آنان را به خدا و پدرم سوگند دادم، که دست از ما بکشند و عوض آن به یاری ما برخیزند. عمر تازیانه را از دست قنفذ، غلام ابوبکر گرفت و بر بازویم فرود آورد، که اثر آن بسان دملی متورّم گردید.
آن گاه در را با پای خود شکست و آن را به روی من انداخت. من که حامله بودم به رو نقش بر زمین گشتم. آتش زبانه کشید و رخسارم به زمین ساییده شد. او به چهرهام تپانچه زده، آن گونه که گوشواره از گوشم بیافتاد. در این هنگام درد زایمان مرا فرا گرفت و محسنم را بیهیچ گناهی سقط نمودم.[3]
ادامه دارد ...
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
ماجرای سیلی 5
نکته ای که توجه بدان لازم است این است که:
علت اختلاف یا ناقص بودن قضایا و جریانات تاریخی در کلام اهل سنت و کتب آنها، سیره و روش علماء آنان در برخورد با این گونه جریانات است و به این سیره و روش بعضی از بزرگان اهل سنت اشاره و تصریح کردهاند که از آن جمله در اعتراض به ابن قتیبه که یکی از بزرگان و سرشناسان اهل سنت است که در کتب خود تا حدّی به این جریانات اشاره کرده است و بدین جهت مورد اعتراض قرار گرفته و او را تخطئه کردهاند.
«ابن عربی» در کتاب «العواصم من القواصم» اظهار میدارد: من أشدّ شیئی علی الناس، جاهل عاقل أو مبتدع محتال. فأمّا الجاهل فهو ابن قتیبه، فلم یبق و لم یذر للصحابة رسماً فی کتاب «الامامة و السیاسیة» إن صحّ جمیع مافیه.[4]
«از جمله سرسخت ترین و ناگوارترین امور در جامعه، یکی اندیشمند ناآگاه و دیگری بدعتگزار حیلهگر است. امّا اندیشمند ناآگاه همچون ابن قتیبه است که در کتاب «الامامه و السیاسة» رسم (پردهپوشی) را در مورد صحابه رعایت نکرده است اگر چه همه آنچه را که نقل کرده است، صحیح میباشد.
و «ابن هجر هیثمی» در کتابش اظهار میدارد: «... مع تألیف صدرت من بعض المحدثین کابن قتیبه مع جلالته القاضیة بأنه کان ینبغی له أن لا یذکر تلک الظواهر، فان أبی إلّا أن یذکرها، فلیبین جریانها علی قواعد اهل السنة...»[5]
«نظر به کتابهایی که بعضی از محدثان والا مقام همانند ابن قتیبه (در حوادث صدر اسلام) نوشتهاند، شایسته این بود که وی از ذکر جزئیات حوادث، اجتناب مینمود و چنانچه ناچار از نقل آنها بود، میبایست جریان این حوادث را مطابق قواعد اهل سنت تعدیل و تبیین مینمود».
برای اطلاع بیش تر به کتاب رنج های حضرت زهرا، سید جعفر مرتضی و کتاب یورش به خانه وحی و نیز کتاب الدلیل الغراء علی شهاده الزهراء، نوشته آیه الله سبحانی مراجعه نمایید.
پی نوشتها:
[1] . طبری، دلائل الامامه، ج 2، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ قدیم، ج 2، ص 2222، قمی، عباس، بیت الأحزان، ص 96 و 97.
[2] . خصیبی، الهدایة الکبری، ص 408، بحرانی، العوالم، ج 11، ص 442.
[3] . محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، ج 1، ص 271.
[4] . ابن عربی، العواصم من القواصم، ص 248.
[5] . ابن حجر هیثمی، تطهیر الجنان و اللسان، ص 72.
کوچک های بزرگ زندگی1
> از هرفرصتی که باعث می شود در کارت بیشتر پیشرفت کنی حد اکثر استفاده را بکن.
> اگر با کسی قرار ملاقات گذاشتی و زود تر از موعد مقرر رسیدی، دلیلی برای تأسف وجود ندارد.
> اولین کسی باش که برای دفاع از حق به پا می خیزد.
> این سه اصل را همیشه به خاطر دشته باش: احترام به خودت، احترام به دیگران و احساس مسئولیت در قبال اعمال و کارهایت.
> آرام صحبت کن اما در فکر کردن سریع باش.
> با کسی معاشرت کن که دیدش وسیع تر از تو باشد.
> برای همسرت یک حامی، یک دوست و یک پناهگاه باش.
> به مردم بیشتر از آنچه که از تو انتظار دارند کمک کن و اینکار را با کمال میل انجام بده.
> پیش از انجام کوچکترین معاملات هم حداقل دوبار درباره آن فکر کن و مشورت کن و بعد تصمیم بگیر.
> در مقابل خطای دیگران گذشت کن، همان طور که از عیوب خودت چشم پوشی می کنی.
> در مورد مردم به خاطر بستگانشان قظاوت نکن.
> در مورد مسائل مالی سعی کن خیلی واقع بین باشی.
> دربارۀ موضوعی که درست متوجه نشده ای قضاوت نکن.
> سعی کن موفقیت هایی که در گذشته به دست آورده ای مانع تلاش و پشیرفت های بعدیت نشود.
> سعی کن وقتی شکست می خوری درس عبرت بگیری.
> فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند.
> نگذار اختلاف کوچک به یک دوستی عمیق لطمه بزند.
> نگذار خودت و اعضای خانواده ات آن قدر غرق کار و تلاش شوید که برای صرف یک وعده غذا هم فرصت دور هم جمع شدن نداشته باشید.
> وقت و انرژیت را صرف خلاقیت و ابتکار کن، نه انتقاد منفی گرا.
> وقتی از تو سوالی پرسیدند که نمی خواستی پاسخش را بدهی، لبخندی بزن و بگو: برای چه می خواهید بدانید؟
> وقتی از ته دل خوشحالی، بگذار چهره ات این شادمانی را نشان دهد.
> وقتی به مهمانی شام می روی برای میزبان به خصوص کودکانش هدیه ای ببر. کتاب هدیه خوبی است.
> وقتی خطایی مرتکب شدی برای اصلاح آن اقدام کن.
> وقتی درباره دو کار جالب و مهیج به تو حق انتخاب دادند، کاری را که تا به حال امتحان نکرده ای انتخاب کن.
> وقتی کسی عطسه میکند بگو عافیت باشد .
> هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.
> هرگز هدیه ای با بسته بندی نامناسب به کسی نده.
> همیشه این سه اصل موفقیت را به خاطر داشته باش: توانایی، انعطاف پذیری و شهامت.
> همیشه کسی است که از نظر رفتاری تو را الگو قرار دهد. پس سعی کن باعث گمراهی دیگران نشوی.
> همیشه و در همه حال به خدا توکل کن.
> هنگام صحبت با خویشاوندان و دوستان وقتی گوشی تلفن را بر می داری لبخند بزن. مطمئن باش که طرف مقابل آن را از صدایت احساس خواهد کرد.
> هنگامی که از کسی نشانی جایی، شماره تلفن یا شماره حساب را می پرسی از او خواهش کن حداقل دوبار برایت تکرار کند.
> هنگامی که به دنبال خوشی های بزرگ زندگی هستی شادی های کوچک را نادیده نگیر.
> هیچ وقت قراردادهایی را که در متن آنها جاهای خالی وجود دارد امضاء نکن.
> هیچ وقت کاری نکن که اعتماد دیگران از تو سلب شود.
> یادت باشد که تخم مرغ دزد، شترمرغ دزد می شود. به حقوق دیگران فوق العاده احترام بگذار.
> یادت باشد که محبت همه کس را تحت تأثیر قرار می دهد.
> یادت باشد که وقتی را که صرف فرزندانت می کنی هرگز هدر نمی رود.
کوچک های بزرگ زندگی2
> آنچه را که از نظر شرع و اخلاق صحیح است انجام بده. نیازی نیست به گفته دیگران اهمیت بدهی.
> انجام کارهای مهم را به خاطر مسائل جزیی به تعویق نینداز.
> انعطاف پذیر و گشاده رو باش. شاید اولین فردی که با او روبه رو شوی بهترین دوستت باشد.
> با خودت فکر کن اگر کلید خانه ات را به دو نفر از بهترین دوستانت بدهی خیالت از هربابت راحت خواهد بود یا نه؟ اگر پاسخت منفی بود بهتر است به دنبال دوستان بهتری باشی.
> با نیکی کردن به دشمنانت آنها را به دوست تبدیل کن.
> بدان ثروت ممکن است آسایش بیاورد ولی الزاما آرامش نمی آورد.
>بدون فخر فروشی شاهد پیروزی را در آغوش بگیر.
> به خاطر داشته باش که گاهی اوقات سکوت بهترین پاسخ است.
> به فرزندانت فرصت بده نتایج اعمال خود را ببینند.
> تمام دارائیت را خرج نکن.
> ثروت و موفقیت را یکسان تلقی نکن.
> خوشبختی به آسانی به دست نمی آید، برای به دست آوردن آن باید سخت تلاش کنی.
> دائماً در انتظار رسیدن الهامات نوید بخش نباش. تو تلاش کن، آنها خود به سراغت خواهند آمد.
> در بخشیدن خطای دیگران پیشقدم باش.
> در زندگی به همان اندازه که به مسائل منفی فکر میکنی، به عواملی هم که نقش مثبت دارند بیندیش.
> در مورد مردم بر اساس موفعیتی که در آن هستند قضاوت کن نه بر اساس موقعیت خودت.
> راحتی و خوشبختی یا آرامش و آسایتش را باهم اشتباه نکن.
> رویاهایی را که برای فرزندانت در سر می پرورانی کنار بگذار و به آنها کمک کن تا به آرزوهای مطابق با واقع که خود در سر دارند برسند.
> زندگی گاهی اوقات لحظه های نابی را برایت به وجود می آورد. سعی کن از این لحظه ها استفاده کنی.
> زیبا سیرت دست کم نگیر. پس با زنی ازدواج کن که از همنشینی با او لذت ببری، زیرا هرچه پیرتر شوی مهارت های گفتاری همسرت برایت بیشتر اهمیت خواهد داشت.
> سعی کن خلاق و مبتکر باشی، حتی اگر این مسئله باعث شود کمی عجیب و غیر عادی به نظر برسی. شوخی نمک خلاقیت است.
> شغلی را انتخاب کن که ذهن و روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.
> عادت کن حتی با کمترین حقوق هم کمی پس انداز کنی. در این صورت همیشه از نظر مالی موفق خواهی بود.
> عادت کن شب ها پیش از خواب مطلبی نشاط آور بخوانی و باخدا راز و نیاز دعا کنی.
> کاری را که باید انجام دهی با شادی و نشاط و محکم کاری انجام بده.
> گاهی اوقات با خود و خدایت خلوت کن.
> نگرش ها و دیدگاه های خود را زیر نظر کارشناس حاذق دینی، علمی و فلسفی مورد بررسی و تجدید نظر قرار بده.
> وقتی با پزشکت صحبت می کنی. با احترام اجازه نده حرفت را قطع کند و یا بحث را نیمه کاره بگذارد. مسئله جسم و پولت در میان است. برای تمام سوالاتت پاسخ قانع کننده بگیر.
> وقتی به نزدیکان( دوست یا همسر یا فرزند و..) می گویی دوستت دارم این را در عمل نشان بده.
> وقتی خانمی را به خانه اش میرسانی تا وقتی که مطمئن نشده ای که به سلامت وارد خانه اش شده آنجا را ترک نکن.
> وقتی در کاری شکست می خوری عذر و بهانه نیاور.
> وقتی قصد حمایت از کسی را نداری، حداقل او را نترسان.
> وقتی می گویی متأسفم به چشمان طرف مقابل نگاه کن.
> هرچه را که می شنوی باور نکن.
> همه مردم دوست دارند مورد تحسین و تمجید واقع شوند، همیشه به دنبال راه هایی برای تحسین رفتارهای مثبت دیگران باش.
>در انتقاد رفتار بد طرف را هدف قرار بده نه کل شخصیتش را.
کوچک های بزرگ زندگی3
> اگر می خواهی کسی را نصیحت کنی، اول خودت به آن عمل کن.
> با تلفن زدن به یکی از دوستان قدیمی خودت و او را خوشحال کن.
> با مهد یا مدرسه یا باشگاه و... فرزندت در ارتباط باش.
> بعضی کار ها را فقط باید انجام داد، بعضی را باید بهتر از گذشته انجام داد و برخی دیگر را نیازی به انجام دادن نیست، سعی کن فرق بین آنها را تشخیص دهی.
> به خاطر داشته باش چیزی که مهم است ارزش کالاست نه قیمت روی آن.
> به مردمی که شغل دشواری دارند بیشتر احترام بگذار.
> تا کل ماجرا را نشنیده ای نظر منفی نده.
> سعی کن بهترین معلم فرزندت باشی. بیشتر با رفتارت تدریس کن نه با گفتارت.
> سعی کن بیشتر مطالعه کنی.
> سعی کن خودت بر کارهایت نظارت داشته باشی. هیچ کس به اندازه خودت به کارت اهمیت نخواهد داد.
> سعی کن در زندگی برنامه مشخصی داشته باشی و هدف از زندگی را بدانی.
> سعی کن زندگی خوب و پرافتخاری داشته باشی تا بعدها که به گذشته فکر می کنی از یادآوری آن لذت ببری.
> فکر نکن مردمی که در حرفه خود بالاترین مقام را دارند «همه چیز» را می دانند.
> کمتر تلویزیون تماشا کن. منفعلانه سریال ها و فیلم ها و اخبار نبین؛ با مشورت با کارشناسان متدین و متعهد اهل تحلیل و بررسی باش.
> مراقب باش که هیچ گاه شهامت و خونسردی خود را از دست ندهی.
> معاملاتت را مکتوب کن، قراردادهای شفاهی اعتباری ندارند.
> وقتی به دیدن دوست بیمار خود می روی به یاد داشته باش که امید دادن و تقویت افکار مثبت و دعا برای او قوی ترین داروست.
> وقتی به محل جدیدی نقل مکان می کنی خودت را به همسایه ها معرفی کن. و اعتماد انها را جلب کن.
> وقتی غذای نذری را تقسیم می کنی، نیازمندان را دریاب.
> وقتی فردی را که مشتاق دیدارش بودی ملاقات کردی لبخند بزن خودت را معرفی کن و بگو: تا به حال سعادت دیدار شما را نداشته ام.
> وقتی می بینی کسی کارهای کوچک را به خوبی انجام می دهد، به تدریج مسئولیت کارهای بزرگتر را به او واگذار کن.
> هرگز با کسی که سابقه به دادگاه کشیدن مردم را دارد معامله نکن.
> هرگز در حضور دیگران همسر و فرزندانت را تحقیر نکن.
> هروقت فرصت کردی، دست فرزندت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که تو فرصت این کار را نخواهی داشت و از زندگی مستقلی را شروع کرده است.
> همیشه متواضع و مؤدب باش، اما به کسی اجازه نده به تو دستو رغیر منطقی و غیرشرعی بدهد.
> هیچ گاه رفتارهای نامعقول و نامشروع را تأیید نکن و نپذیر.
> یادت باشد هرچه بیشتر بدانی کمتر خواهی ترسید؛ توانا بود هر که دانا بود.
کوچک های بزرگ زندگی4
> اجازه نده کارفرمایان زیبایی زن یا دخترت را ابزار برای رشد خود به کار گیرد و بعد از مدتی دنبال فرد زیباتر بگردد.
> از آیت الله بهجت این را به یاد داشته باش که: وداع از این دنیا برای ما بسیار نزدیک است، ولی ما آن را بسیار دور می بینیم وگرنه این قدر با هم نزاع نداشتیم.
> از خدمات و زحمات ریز و درشت دیگران تشکر کن.
> از کلید های مهم چند عدد داشته باشد.
> ایجاد جوی پر محبت و صمیمی در خانه بسیار مهم است. سعی کن خانه ای سرشار از آرامش داشته باشی.
> با طبیعت مهربان باش.
> با مراقبت از افکار و خیالات خود نگذار رؤیاهایت به خیالبافی تبدیل شوند.
> بدان که شیوۀ گفتن هر مطلبی به اندازه محتوای آن اهمیت دارد.
> بدون مشورت با کارشناس علمی، دینی یا فلسفی متدین و متعهد هر کتابی را مطالعه نکن.
> برای شرکتی که کارفرمایش شخص مشکوکی است کار نکن.
> به حق و حقوقت بیش از حد اهمیت نده زیرا باعث تغییر در رفتارت می گردد.
> چه در زندگی و چه در کار سعی کن بیش از حد خود را به خطر نیندازی.
> حساس و زود رنج نباش، انتقاد را مانند تحسین بپذیر.
> در مورد مسائل مالی و شخصی با کسی صحبت نکن، مگر آنکه احساس کنی این کار واقعاً ضروری است و او مطمئن رازدار و امین.
> سعی کن با انجام کارهای مهم و دشوار و البته در حد توان خود مشهور شوی.
> سعی کن هر روزت همراه با پیشرفت و ترقی باشد.
> سعی کن همیشه اتاقت را مرتب نگهداری.
> سعی کن هنگام مطالعه، متن کتاب را خوب درک کنی.
> علم و دانش خود را با دیگران تقسیم کن. این بهترین راه برای باقی گذاشتن نام نیک است.
> فراموش نکن که داشتن یک همراه خوب راه را برای رسیدن به هدف کوتاه تر میکند.
> قبل از اینکه بخواهی برای کسی بدون دستمزد کار کنی کمی فکر کن. مردم اغلب ارزش برای کاری که برایش پول نپرداخته اند قائل نیستند.
> قدر دوست خوب، سلامتی و جوانی و ازدواج موفق خود را بدان.
> مشکلات بزرگ را به بعد موکول کردن، حل آنها را ساده تر نمی کند.
> وظایفت را از روی میل و رغبت انجام بده، نه از روی اجبار، این امر سبب میشود نزد کارفرمایت ارزش پیدا کنی.
> وقتی با همسرت جروبحث می کنی به مسائل و مشکلات موجود بپرداز و گذشته ها را فراموش کن.
> وقتی برای مهمانی به رستورانی دعوت شدی غذایی گرانتر از میزبان سفارش نده.
> وقتی خون سردیت را از دست می دهی، به خصوص در مورد فرزندانت، فوراً عذر خواهی کن.
> وقتی در خیابان راهت را گم کردی، از پرسیدن مسیر از دیگران خجالت نکش.
> همیشه سعی کن باعث پیشرفت مردم شوی.
> همیشه مدت طی کردن مسیرت را پانزده دقیقه بیشتر تخمین بزن.
> هیچ گاه دعا و نیایش را فراموش نکن. نیرویی غیر قابل وصف در آن نهفته است.
> هیچ وقت چیزی را که از آن استفاده نمی کنی نخر.
> یادت باشد که پس از یک خواب راحت شبانه همه چیز بهتر به نظر میرسد.
> یادت باشد که خلاء موجود در قلب را با پول نمی توان پرکرد.
کوچک های بزرگ زندگی5
>از فعالیت های هلال احمر حمایت کن.
> اگر اسب و مهمتر از آن زندگی تو را بر زمین زد، تلاش کن دوباره بلند شوی.
> اگر به کسی محبتی کرده ای و یا عمل سخاوتمندانه ای در مورد او انجام داده ای لازم نیست به او یادآوری کنی. به مردم کمک کن و خیلی زود فراموشش کن.
> اگر درآمد بالایی داری تا زمانی که زنده ای از آن در جهت کمک به دیگران استفاده کن. این بهترین راه استفاده از ثروت است.
> این حقیقت را بپذیر که گرچه ممکن است در خیلی موارد حق با تو باشد ولی گاهی اوقات هم امکان دارد اشتباه کنی.
> برنامه های علمی تلویزیون را تماشا کن تا افق دیدت بازتر شود.
> به روزداران افطاری بده هرچند با خرما دادن
> به همسر و فرزندت حتما «بــــگو» که دوستشان داری.
>به انتقاداتی که از تو می شود گوش بده. این انتقادات باعث بالا رفتن دقت و افزایش قدرت خلاقیت می شود.
> به ملاقات دوستان و بستگانی که در بیمارستان بستری هستند برو. لازم نیست بیشتر از چند دقیقه آنجا بمانی.
> خودت را به مبارزه بطلب و اهداف بزرگ داشته باش.
> در آشپزخانه و اتاق خواب همیشه شمع و گوگرد داشته باش تا موقع تاریکی دچار مشکل نشوی.
> در جشن عاطفه ها، نیکوکاری، و...شرکت کن هرچند با کمک جزیی.
> راستگویی خیلی سخت است. اما بدان که کوچک ترین دروغ در انتقادنادرست از دیگران عواقب بسیار بدی را به بار می آورد.
> سعی کن با افراد مسن بسیار مؤدبانه رفتار کنی و صبور باشی.
> شجاعت را با حماقت اشتباه نکن.
> فراموش نکن که لذت هدیه دادن به دیگران بیشتر از هدیه گرفتن است.
> کارت را بهتر از هرکس دیگر انجام بده. این بهترین راه برای ایجاد امنیت شغلی است.
> مهم نیست چه سنی داری، هنگام سلام کردن دست پدر و مادرت را ببوس.
> وقتی احتیاج به کمک داری بگو: من مشکلی دارم، میشود لطف کنید و کمکم کنید؟
> وقتی به دنبال حق و حقوقت هستی وظایف و مسؤلیت هایت را فراموش نکن.
> وقتی به شدت عصبانی شدی وضو بگیر، از موقعیت فاصله بگیر، صلوات بفرست و... .
> وقتی می خواهی کار کنی یا جایی را رنگ بزنی لباس های کهنه بپوش.
> هرچند وقت یکبار از خودت بپرس که اگر مسئله پول نبود چه کاری انجام می دادی؟
> هرشب دندان هایت را مسواک بزن.
> هرکسی را که سعی می کند از نظر جسمی یا روحی پیشرفت کند تشویق کن.
> همیشه به حافظه ات اطمینان نکن. بعضی چیزها را بنویس.
> هیچ وقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند.
> هیچ وقت جنس بسیار گران را بدون چانه زدن نخر. از افرادی که حاضرند تخفیف زیادی بدهند خرید نکن یا با حساب و کتاب خرید کن مراقب باشد کلک یا تقلب در کار نباشد.
> هیچ وقت شرافت خود را به پول، قدرت یا شهرت نفروش.
> هیچ وقت کسی را که غم سنگینی دارد نصیحت نکن و نگو: می دانم چه حالی داری. چون در واقع نمی دانی.
> هیچ وقت نگو: بچۀ من هرگز چنین کاری نمی کند.
> یادت باشد بسیاری از خطرات و مشکلات زاییده شک و تردید و بدبینی هستند.
> یادت باشد بهترین رابطه بین تو و همسرت زمانی است که میزان عشق و علاقه تان به هم بیش از میزان نیازتان به یکدیگر باشد.
> یادت باشد که تاوان نادانی را باید به بهای سنگینی بپردازی.
> یادت باشد که نیمی از شادی موفقیت و پیروزی در صبر و شکیبایی است.
> یادت باشد گاهی اوقات به دست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی لطف خدا است. گاهی خانمی خواستگاری را از دست می دهد و تأسف می خورد بعدا متوجه می شود معتاد یا بزهکار بوده.
کوچک های بزرگ زندگی6
> اختلافات خود و همسرت را با فرد قابل اعتماد و باتجربه و امین در میان بگذارید نه با خانواده خود.
> از دانش آموزانی که برای به دست آوردن مخارج درسی شان دستفروشی می کنند خرید کن.
> از زندگی پوچ و بی هدف بپرهیز.
> اشتباهات و ضعف های خود و دیگران را بیش از حد و بزرگ جلوه نده.
> اگر از عهده انجام کارهای مهم برمی آیی وقتت را صرف انجام کارهای کم اهمیت نکن.
> اگر میخواهی سالی خوب و پربار داشته باشی از همان اولین روز سال تلاش خود را آغاز کن.
> باورهای دینی عمیق نقش مهمی در سلامت جسم و روان و روح دارند.
> بدان که شخصیت فرزندانت مانند سوپ مقوی و خوشمزه است. هر دو در خانه درست می شود و شکل می گیرند.
> برای پاسخ خود دلیل منطقی و قانع کننده بیاور.
> برای تصمیمات مهم زندگی مانند ازدواج مشورت با کارشناس دینی و مشاور ازدواج یادت نرود وگرنه احتمال گرداب اختلافات و طوفان طلاق زیاد است.
> بگذار بعضی مسائل همیشه پوشیده و مخفی بماند.
> بلافاصله پس از ازدواج شروع به پس انداز مخرج تحصیلی فرزندانت کن.
> به باورهای دینی دیگران توهین نکن.
> به کسی عشق بورز که لیاقتش را داشته باشد.
> به یاد داشته باش که مدارا و کنار آمدن با مردم هشتاد درصد آرامش و موفقیت را تضمین می کند.
> تعصبی را که بر اساس نژاد، جنسیت یا سن باشد هرگز نپذیر.
> دروغ بد در زندگی فردی، اجتماعی و روابط بین الملل کثیف است مانند آمریکا نباش که به بهانه دمکراسی با سوریه و یمن در ستیز است از استبداد بحرین و عربستان حمایت می کند.
> زندگی کوتاه است. از لحظات زودگذر آن کمال استفاده را بکن.
> سعی کن حضورت در هر مجلسی سبب نشاط و شادی دیگران شود.
> سعی کن دست دادنت مانند یک قرارداد امضاء شده معتبر باشد.
> فیلم های مبتذل ممکن است لحظاتی لذتبخش باشند ولی اعتیادآور است و بابالا بردن انتظارات ذهنی واهی لذت زندگی زناشویی را از شما می گیرد.
> کسانی را که دوستت دارند هرگز از یاد نبر.
> مهربانی را با ضعف اشتباه نکن.
> نگرانی آسایش و آرامش را سلب میکند. وقتی مسئله ای تو را ناراحت میکند و باعث نگرانی ات میشود، قبل از خواب کارهایی را که میتوانی روز بعد برای حل آن انجام دهی یادداشت کن.
> وقتی چیزی را فقط برای یکبار در عمرت میخری مرغوب ترین و گران ترین نوعش را انتخاب کن.
> وقتی دوستانت به تو پیشنهاد کمک می دهند پیشنهادشان را بپذیر.
> وقتی نیاز به کمک داشتی در کمک خواستن از دیگران تردید نکن.
> هر ضرب المثلی را نپذیر برخی خرافات است و برخی با هم در تعارض و تضادند.
> همیشه اول به سؤالات آسان جواب بده.
> همیشه برای مواقع اضطراری مقداری پول در کیف پولت پنهان کن.
> همیشه بیش از حد نیاز آماده و مهیا باشد.
> همیشه خلاصه متن سخنانت را بعد از سخنرانی ارائه بده نه قبل از آن.
> هنگام تعطیلات دانشگاه یا مأموریتت به خانه برو.
> هیچ وقت از وسوسه شیطان غافل نباش.
> هیچ وقت در محل کار در مورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.
> هیچ وقت شتاب نکن. حتی یک ثانیه تأمل هم می تواند سبب موفقیت شود.
|
|
گفته بودند «کاخ جوانانِ شوش جوون ها رو پاک عوض کرده، باید یه کاریش کرد.» رفته بود از نزدیک آنجا را دید زده بود. موتورخانه اش را دیده بود. گفته بود «خودشه!» بعد از انفجار، برق منطقه دو روز قطع بود. برق کاخ جوانان بیشتر. چند هفته روى شیشه در ورودى زده بودند «تا اطلاع ثانوى تعطیل است.» شهید بروجردی منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | عباس رمضانی منبع کلام شهدا:سایت خادمین |
ارسال شده دردی ۲۶, ۱۳۹۵برای اینجا محل قرار نیست دیدگاهی بنویسید ویرایش
جنایتی تکان دهنده از جاهلیت
شخصی به حضور پیامبر (صلی الله علیه وآله ) آمد و مسلمان شد، پس از مدتی به حضور آن حضرت رسید و عرض کرد: آیا توبه من قبول است ؟.
پیامبر (صلی الله علیه وآله ) فرمود: خداوند توبه پذیر مهربان است .
او گفت : گناه من بسیار بزرگ است !
پیامبر فرمود: وای بر تو، عفو و بخشش خدا بزرگتر است ، حال بگو بدانم گناهت چیست ؟
او عرض کرد: من به یک مسافرت طولانی رفتم ، همسرم باردار بود، پس از چهار سال به خانه برگشتم ، همسرم به استقبال من آمد، و پس از احوال پرسی دیدم در خانه ما دخترکی رفت و آمد می کند، به همسرم گفتم : این دخترک کیست ؟ (از ترس اینکه او را نکشم ) گفت : دختر همسایه است ، با خود گفتم لابد پس از ساعتی می رود، ولی دیدم او همچنان در خانه من است و همسرم او را پنهان می کند، به همسرم گفتم : راستش را بگو این دخترک کیست ؟
گفت : یادت هست که وقتی مسافرت رفتی من باردار بودم ، این دخترک نتیجه همان بارداری است و دختر تو است !
وقتی فهمیدم که دختر من است ، شب تا صبح ناراحت بودم ، که با او چه کنم ، وجود او ننگ است ، سرانجام صبح زود از خواب بیدار شدم ، نزدیک بستر دختر، رفته دیدم خوابیده ، او را بیدار کردم و به او گفتم با من بیا به نخلستان برویم ، بیل و کلنگ را برداشتم و براه افتادم ، او نیز به دنبال من می آمد، وقتی به نخلستان رسیدیم ، زمینی را در نظر گرفتم ، و به کندن گودالی مشغول شدم ، دخترک مرا کمک می کرد و خاکها را بیرون می ریخت ، وقتی که گودال به وجود آمد، پاهای دخترک را گرفتم و او را به گودال انداختم …
(اشک در چشمان پیامبر (صلی الله علیه وآله ) حلقه زد… و آن حضرت منقلب شد…)
سپس دست چپم را روی شانه او گذاشتم و به روی او با دست راست خاک می ریختم ، او پابپا م
ارسال شده دردی ۲۵, ۱۳۹۵برای جنایتی تکان دهنده از جاهلیت دیدگاهی بنویسید ویرایش
آقای هاشمی از اصلیترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدی و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزی انقلاب از مؤثرترین شخصیتهای جمهوری اسلامی در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبری تا امروز.
ارسال شده در دی ۲۱, ۱۳۹۵ برای من از سال ۱۳۳۶ – یعنی ۵۲ سال قبل – ایشان را از نزدیک میشناسم.دیدگاهی بنویسید ویرایش
شعر کامل سایه که به شهریار تقدیم شده، به شرح ذیل است:
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
گو بهار دل و جان باش و خزان باش ، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست
نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هر کجا نامه ی عشق است نشان من و توست
سایه ز آتشکده ی ماست فروغ مه و مهر
وه ازین آتش روشن که به جان من و توست
ارسال شده در دی ۲۱, ۱۳۹۵ برای توییت زیر در خصوص رابطه آیت الله هاشمی رفسنجانی دیدگاهی بنویسیدویرایش
خدا حافظ یار دیرینه ی رهبرخدا حافظ ای یار دیرین رهبری مای وفادار به امام (ره) وای استوره ی تاریخ وای رنج کشیده ی انقلاب
در آخرین روز حیات آن فقید مرحوم را روایت کرد.
منبع: پارس نیوز
ارسال شده در دی ۲۱, ۱۳۹۵ برای آخرین جلسه آیتالله هاشمی رفسنجانی دیدگاهی بنویسید ویرایش
فرازهایی از وصیتنامه شهید 12ساله، شهید رضا پناهی
بسم الله الرحمن الرحیم
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه
هرکس من را طلب می کند می یابد مرا، و کسیکه مرا یافت می شناسد مرا، و کسیکه من را دوست داشت، عاشق من می شود و کسیکه عاشق من می شود، من عاشق او می شوم و کسیکه من عاشق او بشوم، او را می کشم و کسیکه من او را بکشم، خونبهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم.
هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای هل من ناصر ینصرنی لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای را که امام عزیزمان بارها در پیامها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملتهای زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمی تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه می روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم.
ن چه کا ره اید
گفت دروازه بان دلم إ
گفتم این هم شد کا ر ؟ برو تو خط حمله .
گفت فکرم از در وازه مطمئن نیست . دلم یک در وازه است . اگر کنترل نکنم ، می بینی پی درپی گل میخورم .
گفتم مثلا چه گلی ؟
گفت گل گناه ، گل هوس ، گل غرور . گل دوستیهای حساب نشده ، گل غفلت از آینده و آخرت !
گفتم چطور است جمع شویم و با تیم ابلیس مسابقه بدهیم ؟
گفت به شرط این که دروازه بان خودم باشم ، چون می دانم که از چه زاویه ای « توپ گناه » را به طرف دروازه دلها شوت می کنند
گفتم : قبول . ولی از کجا این تجربه را کسب کرده ای؟
گفت : زاویه حمله ابلیس « غفلت » است و «غرور» وقتی چراغ « یاد » خاموش می شود . غرور به دشمنگرا میدهد .
آن گاه کل گناه دروازه دل را می گشاید . شیطان . حریف قدری است . نمی شود آن را دست کم گرفت .
گفتم : پس تو « خط دفاع » را بیشتر دوست داری!
گفت : آدم اگر نتواند دفاع خوبی داشته باشد . مهاجم خوبی هم نمی شود .
گفتم : دیگر کدام زاویه را باید مرا قب بود؟
گفت
خواهی نخوری ز تیم ابلیس شکست
باید به دفاع از دل و دیده نشست
چون شوت شود بسوی دل توپ گناه
دروازه دل به روی آن باید بست
گفتم : دروازه بانی هم عجب لذتی دارد!
گفت : به شرط آن که گل نخوری و حمله شیطان را دفع کنی . « جهاد با نفس » به همین جهت بالا ترین مبارزه هاست
گفتم : بازی بدون گل هم بی جاذبه است .
گفت : زندگی بی گل . از آن بی جاذبه تر است .
گفتم : گل زندگی چیست ؟
گفت: عمر ما یک میدان مسا بقه است . فرصت ها یی که ما پیدا می کنیم ، هر کدام مثل یک « پاس » است از بی عرضگی ماست اگر نتوانیم گل بزنیم !
گفتم : پس با این حساب . ما کلی پاس خراب کرده ایم و نتوانسته ایم گلی بزنیم . حیف از آن همه پاس های قشنگ و فرصتهای طلایی !
گفت : درست است . هدر دادن عمر ، بد تر از خراب کردن پاس است . به ما خیلی پاس میدهند . ولی ما « آبشار زن » نیستیم و پاس ها را خراب می کنیم .
هدر دادن هر نعمت خراب کر دن یک پاس است .
بگذشت زمان دست بکاری نزدی
بر گردن لحظه ها مهاری نزدی
صد توپ زدی تمام را کردی اوت
صد پاس گرفته . آبشار نزدی
💠
رمضان ماه مهمانى خدا :
آیه شماره 183
از سوره مبارکه بقره
میهمانی خدا
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما
کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
اى افرادى که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه
که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید0
1- خطابِ زیبا، گامى براى تأثیر گذارى پیام است. «یا ایّها الّذین
آمنوا»
در حدیثى از تفسیر مجمعالبیان مىخوانیم: لذّت خطاب «یا ایّها الّذین آمنوا» سختى
روزه را آسان مىکند. اگر والدین بخواهند که فرزندشان به سخنانشان گوش دهند، باید
آنان را زیبا صدا زنند.
2- قرآن، فلسفه بعضى احکام همچون روزه را بیان داشته است. زیرا اگر مردم نتیجهى
کارى را بدانند، در انجام آن نشاط بیشترى از خود نشان مىدهند. «لعلّکم تتّقون»
در رمضان، مؤمنان با کارت 🔸🔹 « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ » 🔹🔸 به میهمانى خداوند دعوت شدهاند، و این میهمانى ویژگىهایى دارد:
1⃣ میزبان، خداوند است و میهمانان را شخصاً دعوت کرده است.
2⃣ وسیله پذیرایى، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح، و دورى از دوزخ است.
3⃣ زمان پذیرایى، ماه رمضان است که به گفتهى روایات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است.
4⃣ چگونگى پذیرایى، شب قدر به گونهاى است که در آن نیاز یک سال میهمانان تأمین مىشود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن مىگردد.
5⃣ غذاى این ماه، غذاى روح است که براى رشد معنوى لازم است، نه غذاى جسم. لطف غذاى این مهمانى، آیات قرآن است که تلاوت یک آیه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماههاى دیگر است.
6⃣ این میهمانى هیچ سنخیّتى با میهمانىهاى دنیوى ندارد. خداوندِ عالِم و غنى و خالق و باقى و عزیز و جلیل، میزبان انسانهاى جاهل و فقیر و فانى و مخلوق و ذلیل مىشود و مىگوید: ⭕️ من دعایتان را مستجاب مىکنم و براى هر نفسى که در ماه رمضان مىکشید، پاداش تسبیحى عطا مىکنم. ⭕️
*****************
تفسیر نور، ج۱، ص: ۲۸۸
پیامبر اکرم
مَن صامَ رَمَضانَ ؛ وعَرَفَ حُدودَهُ ؛
وتَحَفَّظَ مِمّا کانَ یَنبَغی لَهُ أن یَتَحَفَّظَ فیهِ، کَفَّرَ ما قَبلَهُ؛(مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۱۱۰)
هر کس رمضان را روزه بدارد و
حدود آن را بشناسد و خود
را از آنچه
سزاوار خویشتندارى در این ماه است، نگه بدارد، گناهان پیشین را پاک کرده است.
888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777
✨💥✨💥✨
از حکایات سعدی است که میگویدیکی ازملوک عرب در حالت پیری بسر میبرد واز زندگی نیز قطع امید کرده بود که سواری از در در آمد وبشارت داد که فلان قلعه را فتح کردیم ودشمنان اسیر ماشدند وهمه تحت فرمان ما درآمدند ملک سر بلند نمود وگفت این مژده چه سودی برای من دارد این مژده برای وارثان مفید آید ( کنایه از اینکه برای ما که عمرمان بسر آمد ورفتنی هستیم چه سودی دارد اینکه نمی توان برای آن کاری کرد سرمایه عمر است که آب رفته به جوی باز نخواهد گشت
مورچه و سلیمان نبی”
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،
نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.
سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.
در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود.
مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.
ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود.
آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
مورچه گفت :
” ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون
آن زندگی می کند.
خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را
حمل می کنم.
خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل
کرده و ببرد.
این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را
به درگاه آن سوراخ می گذارد
من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد
او می گذارم و سپس باز می گردم
و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب
شنا کرده مرا به بیرون آب دریا
می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج میشوم.”
سلیمان به مورچه گفت :
“وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟”
مورچه گفت آری او می گوید :
ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی
کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن .