سادات ( اجتمائی ، فرهنگی ، مذهبی )

سید یحیی حسینی
سید یحیی حسینی، حسین آباد عاشوری
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
نویسندگان
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

يكشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۹ ب.ظ

ایستادگى در میدان دفاع،


             در سال 1359 جنگی بر علیه جمهورى اسلامى شروع شد، اگرچه از طرف صدام بدبخت و روسیاه بود، اما پشت سر این قضیه یک پروژة بین‏المللىِ استکبارى بود براى زمین زدن نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى. تحلیلگران غربى تحلیل کردند و فهمیدند و درست هم فهمیدند که این انقلاب فقط این نیست که یک رژیم دست‏نشانده را در ایران از بین برده است و این کشور عظیم و پربرکت را از سیطرة استکبار خارج کرده؛ بلکه این حرکت الهام‏بخش خواهد شد، دنیاى اسلام را تکان خواهد داد، ملت‌ها را به فکر خواهد انداخت. همین هم شد: فلسطین به فکر افتاد، کشورهاى شمال آفریقا به فکر افتادند، در تمام دنیاى اسلام حرکت و جنب و جوش هویت‏یابىِ اسلامى شروع شد که تا امروز هم همچنان رو به توسعه و گسترش است. چون فهمیدند که اینجا کانون الهام‏بخش دنیاى اسلام خواهد شد، گفتند جمهورى اسلامى را باید ما به هر کیفیتى هست، از بین ببریم. لذا با اینکه منطقه، منطقة خطیرى است، منطقة نفت است و غربى‏ها خیلى به مسئلة نفت و خلیج فارس اهمیت می‌دهند و امنیتِ اینجا برایشان حیاتى است، لیکن درعین‏حال وارد میدان شدند، صدام را تقویت کردند، بلکه او را تشجیع کردند که این جنگ را شروع کند؛ او هم چون آدم نادانِ کله‏شقِ قدرت‏طلبِ خامى بود، خیال می‌کرد که حالا مى‏آید دو سه روزه یا چند هفته‏اى مسئله را تمام می‌کند و باقدرت برمى‏گردد سر جاى خود. لذا وارد این جنگ شدند و هشت سال تمام ایران اسلامى فشارهاى همه‏جانبه‏اى را که از سوى همة قدرت‌هاى بزرگ دنیا بر ایران از کانال جنگ وارد شد، تحمل کرد؛ این خیلى مهم است. شوروىِ سابق از این کانال به ایران فشار آورد، امریکا فشار آورد، پیمان ناتو - اروپایى‏ها فشار آوردند، مرتجعین منطقه با انواع و اقسام طرق از این کانال علیه جمهورى اسلامى فشار آوردند. یکى از این فشارها هر انقلابى را، هر دولتى را به زانو درمى‏آورد و از پا مى‏انداخت؛ اما مجموع این فشارها نه فقط جمهورى اسلامى را از پا درنیاورد، بلکه ملت ایران را قوى‏تر و آگاه‏تر، و عزم و ارادة آنها را راسخ‏تر کرد و جمهورى اسلامى را روزبه‏روز به سمت قوت اسلامى و الهى پیش‌تر برد. ایستادگى در میدان دفاع، چنین اثرى را به وجود آورد.

مقام معظم رهبری 23/6/1386





                                                   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۳:۰۹
سید یحیی حسینی
شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۱ ب.ظ

فتنه سازان آخرالزمان از نگاه امام علی(ع)

فتنه سازان آخرالزمان از نگاه امام علی(ع)
خبرگزاری شبستان: امیرالمومنین علی(ع) فرمود: روزگارى بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانى و از اسلام جز نامى، باقى نخواهد ماند، مسجدهاى آنان در آن روزگار آبادان، اما از هدایت ویران است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، امیرالمومنین علی(ع) فرمود: روزگارى بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانى و از اسلام جز نامى، باقى نخواهد ماند، مسجدهاى آنان در آن روزگار آبادان، اما از هدایت ویران است.

مسجدنشینان و سازندگان بناهاى شکوهمند مساجد، بدترین مردم زمین هستند که کانون هر فتنه و جایگاه هرگونه خطاکارىاند، هر کس از فتنه برکنار است، او را به فتنه بازگردانند و هر کس که از فتنه عقب مانده، او را به فتنه‌ها کشانند که خداى بزرگ فرماید: (به خودم سوگند، بر آنان فتنه اى بگمارم که انسان شکیبا در آن سرگردان ماند.) و چنین کرده است. و ما از خدا مى خواهیم که از لغزش غفلت ها درگذرد.

متن حدیث: یأتی علی الناس زمان لایبقی فیهم من القرآن الا رسمه و من الاسلام الا اسمه و مساجدهم یومئذ عامره من البناء خراب من الهدی، سکانها و عمارها شر اهل الارض منهم تخرج الفتنه و الیهم تأوی الخطیئه یردون من شذ عنها فیها و یسوقون من تأخر عنها الیها یقول الله سبحانه : "فبی حلفت لأبعثن علی اولئک فتنه تترک الحلیم فیها حیران" و قد فعل و نحن نستقبل الله عثره الغفله.

پایان پیام/53
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۳:۲۱
سید یحیی حسینی

شبستان: رییس سازمان بسیج مستضعفین در حاشیه مراسم تشییع شهدای حج گفت: اگر نهیب امام خامنه ای نبود امروز پیکر عزیزانمان را نداشتیم

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از بسیج نیوز، سرتیپ بسیجی محمدرضا نقدی، رییس سازمان بسیج مستضعفین در حاشیه مراسم تشییع شهدای حج گفت: به حمدلله پیکر پاک بعضی از حاجیان شهیدمان به ایران اسلامی برگشت و ما این را مدیون صلابت و اقتدار رهبری بزرگوارمان هستیم.

سردار نقدی به کندی روند پیگیری فاجعه منا از سوی دستگاه دیپلماسی کشور اشاره کرده و تصریح کرد: عدم پیگیری مناسب توسط دستگاه دیپلماسی کشور، کار را به جایی رسانده بود که رژیم منحوس آل سعود حتی بعد از ایجاد چنین فاجعه بزرگی باز هم حاضر نشد پیکر پاک جان باختگان ما را برگرداند و اگر امروز پیکر این عزیزان را در بین خودمان داریم، مدیون نهیب مقتدرانه رهبر انقلاب هستیم و ملت ما همیشه قدر شناس این رهبری شجاع و مقتدر خواهد بود.

رییس سازمان بسیج در ادامه افزود: از آنجایی سعودی ها به بهانه عدم شناسایی اجساد، پیکیر تعدادی از جان‌باختگان را به دیگر کشورها تحویل نمی‌دهند بسیج جامعه پزشکی کشور آمادگی کامل جهت اعزام تیم های خبره و تخصصی ژنتیک به عربستان را دارد و تمام پیکرها را از طریق آزمایش dna با هر ملیتی شناسایی کنند.

لازم به ذکر است که متخصصین بسیجی پیکرهای شهدای گمنام دفاع مقدس و همچنین پیکیرهای شهدای غواص که اخیرا به میهن بازگشتند را از همین طریق شناسایی کرده و بسیاری از خانواده های شهدا را از چشم انتظاری خارج کردند.

پایان پیام/50
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۳:۲۰
سید یحیی حسینی
پنجشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۳۲ ب.ظ

زمینه‌ها و دلایل آغاز جنگ

زمینه‌ها و دلایل آغاز جنگ

از زمان به قدرت رسیدن حزب بعث در عراق در سال ۱۹۶۸ میلادی، عراقی‌ها رویای رهبری جهان عرب را در سر می‌پروراندند. از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۰ درآمدهای نفتی عراق افزایش یافت.[۷] این موضوع به عراق کمک می‌کرد تا خلاء ناشی از مرگ جمال عبدالناصر در صدر رهبری اعراب را پر کنند. زیرا مصر پس از پیمان کمپ دیوید نفوذ خود در میان اعراب را از دست داده بود.[۸]

در جریان اعمال حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی عراق روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد و از اتحادیه عرب خواست تا آنان نیز چنین کنند. درخواستی که از سوی اتحادیه عرب رد شد. عراق همچنین اعتراض رسمی‌ای به سازمان ملل نوشت که توسط این سازمان نادیده گرفته شد. عراقی‌ها که از همه جا سرخورده شدند، دست به اخراج ۷۰۰۰۰ ایرانی ساکن عراق زدند. در سال ۱۹۷۴ تنش در روابط دو کشور به اوج خود رسید و درگیری‌های نظامی مرزی پراکنده کم‌کم به جنگی تمام عیار تبدیل شد. تنش به قدری بالا گرفت که کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد ناچار به مداخله و اعزام نماینده ویژه به مرزهای دو کشور شد. نتیجه گزارش این نماینده منجر به صدور قطعنامه ۳۴۸ شورای امنیت شد که در آن طرفین ملزم به حل اختلاف مرزی میان خود شدند.[۹]

محمد رضا پهلوی و صدام حسین با میانجیگریهواری بومدین، معاهده الجزایر را امضا کردند.

در پیمان‌نامه ۱۹۷۵ الجزایر ایران به‌طور ضمنی پذیرفت که در ازای رفع اختلافات مرزی آبی در اروندرود بر اساس خط تالوگ، دست از حمایت از کردهای عراق بردارد. این نقش را بعدها اسرائیل به تنهایی در برابر کردها برعهده گرفت.[۱۰] بنابراین عراق که در طول سال‌های بعد سیاست‌های ضدغرب و ضدصهیونیستی را تبلیغ می‌کرد،[۷] در سال ۱۹۸۰ و پس از سقوط شاه، سیاست ایرانی ستیزی را در دستور کار عراقی‌ها قرار داد. صدام متوجه خلاء ناشی از سقوط شاه ایران به عنوان ژاندارم خلیج فارس شده بود و تلاش داشت تا نقشی که پیش از آن محمدرضا پهلوی ایفا می‌کرد را برعهده گیرد.[۸] او برای این‌کار نیاز به مرز آبی کافی و تسلط بر خلیج فارس داشت.[۱۱][۱۲] عراق از زمانعبدالکریم قاسم، خوزستان را بخشی از عراق می‌دانست که توسط حکومت عثمانی به ایران تقدیم شده بود و به همین دلیل از تجزیه طلبان خوزستان حمایت می‌کرد. حمایتی که با قرارداد الجزایر برای مدتی متوقف شده بود؛ ولی تحرکات تحریک آمیزی چون نمایش نقشه منطقه که در آن خوزستان «عربستان» نامیده شده و بخشی از خاک عراق بود از تلویزیون بصره ادامه داشت.[۱۳] به گفته جیمز بیل، دلیل اصلی شروع جنگ و مناقشات سیاسی قبل از آن را به طور کلی می‌توان در «تسلط یافتن بر خلیج فارس» دانست. تحقق این هدف برای مصر و عربستان سعودی و سایر شیخ نشینهای منطقه چندان ناخوشایند نبود.[۱۴] سفیر عراق در لبنان در ۱۲ آبان ۱۳۵۸ در مصاحبه با روزنامه النهار بیروت گفت:[۱۵]

عراق خواهان تجدیدنظر در پیمان‌نامه ۱۹۷۵ الجزایر بود که بر اساس آن خط تالوگ اروندرود،مرز رسمی میان ایران و عراق است

بهبود شرایط با ایران منوط به تحقق ۳ شرط اصلی است: ۱-تجدیدنظر در پیمان نامه۱۹۷۵ الجزایر درباره اروند رود ۲-اعطای خودمختاری به عشایر کرد و بلوچ و عرب ۳-خروج نیروهای نظامی ایران از جزایر سه‌گانه ایرانی مورد مناقشه و سراسر خلیج فارس

صدام حسین مدعی بود که نظام بعثی از همان ابتدای انعقاد قرارداد مرزی ۱۹۷۵ در زمان شاه، خود را مغبون می‌دیده.[۱۶] به نظر می‌رسد که باور عمومی در میان مقامات عراق این بود که پس از انقلاب، ایران دچار ضعف شده و برای عراق فرصت مناسبی فراهم آورده تا توازن قبلی قوا در خلیج فارس را با یک حمله نظامی برهم زده و همزمان راه‌حل جدیدی برای مشکلات عراق با شیعیان جنوب و کردهای شمال این کشور جلوی پای آنان بگذارد.[۱۷] از سوی دیگر تنها دو ماه پیش از آغاز جنگ، صدام حسین و زیبیگنیو برژینسکی در عمان با یکدیگر دیدار کردند. باور بنی صدر این بود که برژینسکی در این ملاقات به صدام اطمینان داده که ایالات متحده مخالفتی با الحاق خوزستان به عراق ندارد.[۱۸]

پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، عراق برخی ناآرامی‌های سیاسی را زیر سر سید محمد باقر صدر و با حمایت و تشویق ایران می‌دانست. صدام حسین، از وجود یک همسایه انقلابی شیعه در مرزهای شرقی خود احساس خوبی نداشت.[۱۹] رهبران ایران نیز رسماً اعلام می‌کردند که به سیاست صدور انقلاب ایران به سایر کشورها می‌اندیشیدند.[۲۰] روح‌الله خمینی معتقد به صدور انقلاب اسلامی به دیگر ملل بود و در نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی (۲۲ بهمن ۱۳۵۸) اظهار داشت:[۲۱]

ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم

عراق مدعی بود که وارد یک جنگ دفاعی شده و از حق مشروع خود برای دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی و بازپس‌گیری اراضی خود با توسل به زور استفاده می‌کند. آن‌ها معتقد بودند که حکومت ایران تمام راه‌های حل مسالمت‌آمیز اختلافات دو کشور را مسدود کرده‌است. پیش از آغاز یورش بارها ایران را به اقدامات تجاوزگرانه نسبت به عراق و دخالت در امور داخلی خود از جمله حمایت از حزب غیرقانونی الدعوهمی‌کردند. رهبران ایران هم در بخش عربی رادیو دولتی این کشور به بدگویی شدید از حکومت بعث عراق پرداخته و آن را یک حکومت ضد اسلامی و دست‌نشانده قدرت‌های امپریالیستی معرفی می‌کردند. حکومت عراق نیز متهم می‌شد که به اقدامات تجاوزگرانه از جمله حمایت علنی از شورشیان جدایی‌خواه در خوزستان و قول کمک به آن‌ها برای آزادی «عربستان»، نامی که حکومت عراق بر این استان نهاده بود، می‌پردازد و دریادار احمد مدنی استاندار وقت خوزستان گفته بود که عراق برای شورشیان سلاح ارسال می‌کند. در چندین مورد حتی نیروهای عراق حملاتی را به شهرهای مرزی ایران ترتیب دادند که یکی از آن‌ها یورش به شهری در کردستان ایران در ژوئن ۱۹۷۹ و دیگری به شهر صالح‌آباد در جنوب بود که چندین کشته به جا گذاشت. در نیمه اول سال ۱۹۸۰ (زمستان ۵۸ و بهار ۵۹) چندین درگیری مرزی دیگر هم بین دو کشور رخ داد.[۳]

با این وجود یکسال پیش از جنگ، آمریکا دولت مهدی بازرگان را از احتمال بروز جنگ باخبر کرده بود. مقامات آمریکایی گزارش دادند:

مانورهایی با حضور مشترک یگان‌هایی مختلف و تمرین‌هایی برای گسیل و حرکت سریع یگان‌هایی بزرگ در مسیر شط‌العرب (اروند رود) رودی که مشخص‌کننده جنوبی‌ترین بخش مرز میان عراق و ایران است، در جریان است. عراق هم‌چنین مقادیر عظیمی ابزارآلات و تمهیدات جنگی را در این منطقه دارد جاساز می‌کند، این ابزارآلات و تمهیدات را پنهان و استتار می‌کند، و مشغول اجرای طرح‌های مهندسی نظامی‌ای است که حمله به ایران را برایش تسهیل خواهند کرد.[۲۲]

اختلافات مرزی

مهمترین اختلاف مرزی دو کشور یک اختلاف کهنه بر سر وضعیت اروند رود بود. قسمت انتهایی شط العرب یا اروند رود مرز دو کشور را تشکیل می‌دهد. دولت عراق معتقد بود که مرز دو کشور بایستی بر اساس مفاد قرارداد قسطنطنیه ۱۹۱۳ تعیین شود اما ایران مرز دو کشور را خط تالوگ یعنی عمیق‌ترین قسمت رودخانه می‌دانست. دو کشور یک بار در سال ۱۹۳۴ اختلاف خود را به جامعه ملل ارجاع دادند اما توافقی حاصل نشد. در سال ۱۹۳۷ نخستین معاهده مرزی دو کشور به امضا رسید. بر اساس این قرارداد مرز دو کشور در امتداد ساحل شرقی رودخانه بود اما یک قسمت لنگرگاهی چهار مایلی در کنار آبادان به ایران اختصاص داده شده و در این قسمت خط تالوگ مرز دو کشور را مشخص می‌کرد. عراق معتقد بود ایران از شرایط داخلی سیاسی نابسامان این کشور در آن زمان برای بهبود وضعیت خود در مذاکرات سود جسته است. ایران هم از این قرارداد ناراضی بود و در دهه ۱۹۶۰ آن را فسخ کرده و خواستار مذاکرات برای تعیین خط مرزی جدید شد و همزمان با حمایت از شورشیان کرد در شمال عراق این کشور را تحت فشار گذاشت. نهایتاً در سال ۱۹۷۵ در قرارداد الجزایر عراق خواسته‌های ایران در زمینه شط العرب را پذیرفت و خط تالوگ برای نخستین بار مرز رسمی دو کشور در این رودخانه شد و ایران هم در ازای آن تعهد کرد که به حمایت از شورشیان کرد پایان دهد. اما پنج سال بعد و پنج روز پیش از آغاز جنگ صدام حسین این قرارداد را فسخ کرده و مدعی شد این پیمان به دلیل عدم رعایت مفاد آن از سوی ایران اعتبار خود را از دست داده است.[۳]

قوای طرفین

در ابتدای جنگ نیروی هوایی و نیروی دریایی ایران بزرگتر بود و عراق نیز نیروی زمینی بزرگتری در اختیار داشت. اما در طول سال‌های جنگ قدرت نظامی ایران از نظر تجهیزات کاهش و قدرت نظامی عراق افزایش یافت. در آغاز جنگ (سال ۱۹۸۰) ارتش عراق دارای ۴۴۳۰۰۰ نیروی انسانی بود و ایران ۳۹۰۰۰۰ ارتشی داشت. عراق ۲۷۵۰ تانک و ایران ۱۷۳۵ تانک داشت. عراق ۳۳۹ هواپیمای نظامی و ایران ۴۴۷ هواپیما داشتند،[۲۳] هشت سال بعد (سال ۱۹۸۸) عراق دارای یک میلیون نفر نیروی انسانی بود و ایران ششصد هزار نفر در اختیار داشت. عراق ۴۰۰۰ تانک در مقابل ۱۰۰۰ تانک ایران داشت. عراق ۶۰۰ هواپیما و ایران تنها ۵۰ هواپیمای جنگنده قابل پرواز داشت.[۲۴] در پایان جنگ (سال ۱۹۸۸) نیروی هوایی عراق با ۶۰۰ هواپیمای جنگنده از انواع میگ-۲۹، سوخو-۲۴ و داسو میراژ اف۱، به ششمین نیروی هوایی عظیم جهان تبدیل شد.[۲۵]

نوع تجهیزات ایران پیش از جنگ ایران پس از جنگ عراق پیش از جنگ عراق پس از جنگ
افراد نظامی ۳۹۰٬۰۰۰ نفر ۶۰۰٬۰۰۰ نفر ۴۴۳٬۰۰۰ نفر ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر
تانک ۱۷۳۵ دستگاه ۱۰۰۰ دستگاه ۲۷۵۰ دستگاه ۴۰۰۰ دستگاه
هواپیمای جنگی ۴۴۷ فروند ۵۰ فروند ۳۳۹ فروند ۶۰۰ فروند
هلیکوپتر ۷۴۴ فروند ۳۹۰ فروند ۲۶۰ فروند ۳۸۰ فروند

نیروهای عراق

ارتش عراق در آغاز جنگ، یک ارتش کاملاً وابسته به شوروی بود. ۸۵ درصد از تجهیزات این ارتش، طی ۵ سال پیش از جنگ از شوروی وارد عراق شده بود. صنایع نظامی فرانسه دومین صادرکننده تجهیزات و ادوات نظامی به عراق بودند. پس از این دو کشور، کشورهایی مانندبرزیل، اسپانیا و ایتالیا قرار داشتند.[۲۶]

عراق جنگ را در حالی آغاز کرد که زرادخانه‌های این کشور پر از سلاح بود؛ ولی این کشور با بحران کمبود قطعات یدکی مواجه بود و در آغاز جنگ شوروی تنها بخش کوچکی از قطعات مورد نیاز عراق را تأمین می‌کرد؛ ولی پس از شکست عراق در مرحله اول جنگ و از سال ۱۹۸۲، شوروی دوباره به مهمترین متحد نظامی عراق تبدیل شد.[۲۶] تا این مقطع عراق قطعات ساخت شوروی مورد نیاز خود را از کشورهایی مانند کره شمالی، مصر، چین و یوگوسلاوی تأمین می‌کرد. همزمان سلاح‌های زیادی از جمله موشک‌های اگزوسه از فرانسه خریداری شد. فرانسه همچنین تا پیش از آنکه تولید نوع مخصوص ضد کشتی هواپیماهای میراژ اف-۱ به پایان رسد، پنج فروند جنگنده ضدکشتی سوپر اتانداردخود را به عراق اجاره داد که در جنگ نفت‌کش‌ها و حمله به جزیره خارک مورد استفاده قرار گرفتند.[۲۷]

خلبانان عراقی، دست کم در نبردهای هوایی بسیار پائین‌تر از استانداردهای غربی رفتار می‌کردند. درواقع یکی از مهمترین مشکلات عراق در طول جنگ نداشتن نیروی انسانی کارآزموده برای استفاده از سلاح‌های مدرنی بود که به دست می‌آورد. عراق هیچ‌گاه نتوانست از حداکثر ظرفیت این سلاح‌ها استفاده کند. برای نمونه ۴ سال پس از تحویل هواپیماهای سوخو-۲۴ به عراق، هیچ‌کدام از این هواپیماها بهره‌برداری نشده بودند.[۲۸] حتی امروز نیز نمی‌توان تخمین زد که چه تعداد از عراقی‌های کشته شده در طول جنگ، مستقیم و در اثر رویارویی با ایران کشته شده‌اند و چه تعداد از آنان در اثر ضعف فرماندهی و یا اشتباه در استفاده از تسلیحات پیشرفته.[۲۹]

مشکل عدم بهره‌برداری صحیح از تسلیحات پیشرفته فقط در نیروی هوایی این کشور وجود نداشت. برای نمونه خدمه عراقی گونه‌ای از تانک‌های ساخت شوروی در طول جنگ هرگز از سیستم دید در شب این تانک‌ها استفاده نکرده‌بودند. چرا که آن‌ها درک نمی‌کردند که تانک‌های آنان به چنین سامانه‌ای مجهز است.[۳۰] تا سال ۱۹۸۳ عراق حدود ۲۰۰ هواپیمای خود را از دست داده بود و بیشتر این خسارت نه در جنگ با ایران، بلکه در اثر تصادفات و سوانح غیر جنگی و مشکلات تعمیر و نگهداری به وجود آمده بود.[۲۸]

خلبانان ایرانی در طول جنگ ایران و عراق نه تنها با عراقی‌ها می‌جنگیدند، بلکه با خلبانانی با ملیت‌های دیگری از سراسر دنیا. خلبانان برخی از میگ‌های ۲۱ و میگ‌های ۲۳ عراق مصری بودند و خلبانان برخی از میراژهای اف-۱ بین سال‌های ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۶ بلژیکی، آفریقای جنوبی، استرالیایی و در یک مورد حتی آمریکایی نیز بودند. بعلاوه خلبانان فرانسوی و اردنی نیز به عنوان معلم‌خلبان کار می‌کردند. شوروی‌ها و آلمان شرقی‌ها به عنوان خلبان میگ-۲۵ در عملیات‌ها شرکت داشتند. بیشتر گزارش‌هایی که دربارهٔ استقرار خلبانان شوروی در عراق است حکایت از آن دارد که این خلبانان دائماً با اف-۱۴ها برخورد داشته و چندین میگ-۲۵ با خلبان روس سرنگون شده است. معمولاً شوروی‌ها چندین خلبان با تجربه خود را برای این عملیات می‌فرستادند.[۳۱]

نیروهای ایران

بخشی از نظامیان ایران را نوجوانانبسیجی داوطلب تشکیل می‌دادند


در طول دهه هفتاد میلادی، ایران یکی از بزرگترین واردکنندگان تجهیزات نظامی بود. بخش عمده‌ای از این تجهیزات پیشرفته همچون هواپیماهای اف-۱۴، تجهیزات الکترونیکی وموشک‌های فونیکس از ایالات متحده وارد می‌شد. آلمان غربی در ساخت بزرگترین زرادخانهاصفهان مشارکت داشت و انگلستان به ایران اسلحه می‌فروخت. برخی تجهیزات پدافند هواییو ترابری نظامی ایران نیز از شوروی تأمین می‌شد. این روند با وقوع انقلاب ایران متوقف شد ونیروهای نظامی ایران را در موقعیت دشواری قرار داد. ایران برای دور زدن این تحریم تسلیحاتی روش‌های زیر را به کار گرفت.[۲۷]

یکی از مشکلات ایران در ابتدای جنگ، مسئله فرماندهان ارتش این کشور بود. از دید حکومت انقلابی ایران و از میان فرماندهان نظامی زمان پهلوی، تنها تعداد معدودی که در زمان دولت ملی محمد مصدق از فرماندهان بودند و یا کسانی که مخالف حکومت شاه بودند مناسب پست‌های فرماندهی نظامی بودند.[۳۲] چهل هزار مستشار آمریکایی که به عنوان آموزش با ارتش ایران همکاری می‌کردند با وقوع انقلاب از کشور اخراج شده بودند، تعداد زیادی از فرماندهان نظامی فرار کرده، بازنشسته شده و یا برکنار شده بودند، نظام سربازگیری ناکارا شده بود و بخشی از نیروهای نظامی کشور درگیر ناآرامی‌های داخلی (مانند گنبد کاووس) شده بودند.[۳۳]

در فاصله میان بهمن ۱۳۵۷ تا مهر ۱۳۶۱، ده‌ها تیمسار و افسر ارشد نظامی تعویض، کشته و یا برکنار شدند. ولی‌الله قرنی در تهران ترورشد. ولی‌الله فلاحی در یک سانحه سقوط هواپیما به شهادت رسید. سپهبد سعید مهدیون به جرم شرکت در کودتای نوژه اعدام و سرلشکر باقری نیز زندانی شد. سرهنگ فکوری که پنجمین فرمانده نیروی هوایی ایران به هنگام شروع جنگ بود همراه با سرتیپ فلاحی کشته شد. دریادار مدنی که استعفا داد و از کشور خارج شد و بالاخره دریادار بهرام افضلی که چهارمین فرمانده نیروی دریایی ایران به هنگام شروع جنگ بود و به جرم عضویت در حزب توده ایران در اردیبهشت ۱۳۶۲ دستگیر شد و به اتهام جاسوسی به همراه ۹ نفر دیگر از افسران بلندپایه ارتش در اسفند سال ۱۳۶۲ تیرباران شد نمونه‌هایی از فرماندهان نظامی تعویض شده بودند.[۳۴]

در این بین سپاه پاسداران نیز نیرویی تازه‌تأسیس متشکل از جوانان بود که امکانات و توانایی لازم برای جنگ را نداشت. فرماندهان رده بالای سپاه را غالباً جوانان کم تجربه تشکیل می‌دادند که از اصول کلاسیک رزم بی اطلاع بودند.[۳۵] برای نمونه محسن رضایی زمانی که در سال ۱۳۶۰ به فرماندهی کل سپاه منصوب شد، تنها ۲۷ سال سن داشت و تحصیلات او نیز دیپلم دبیرستان بود.[۳۶]

در سال ۱۹۸۲، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق با پشتیبانی ایران در این کشور تأسیس شد و ایران شورشیان عراقی را برای مبارزه علیه کشور خود در این مجلس بسیج کرد.[۳۷] سپاه بدر که توسط سید محمدباقر حکیم تأسیس شد شاخه نظامی مخالفین عراقی شد.[۳۸] حزب الدعوه که در ایران حضور داشت و مورد حمایت دولت ایران بود علیه عراق فعالیت می‌کرد و دست به ترور طارق عزیز معاون وقت نخست وزیر این کشور زد.[۳۹]

آمار بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس

در شهریور ۱۳۹۳ (در آستانه سالگرد شروع جنگ هشت ساله)، سرهنگ مجتبی جعفری جانشین «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس» گفت که پنج میلیون ایرانی در جنگ شرکت داشتند که ۱۹۰ هزار نفر کشته و ۶۷۲ هزار نفر زخمی شدند. ۴۲ هزار نفر از نیروهای ایرانی هم که به اسارت نیروهای عراقی درآمده بودند بعد از جنگ آزاد شدند. ۲۱۷ هزار نیروی ارتش، ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار نیروی بسیج به همراه ۲۰۰ هزار نیروی سپاه پاسداران، شهربانی و ژاندارمری در جنگ شرکت داشتند.[۴۰]

جزییات تلفات

در جنگ ۴۸ هزار ارتشی، ۸۵ هزار بسیجی، بیش از ۳۳ هزار دانش آموز، بیش از سه هزار و ۵۰۰ دانشجو، سه هزار و ۳۱۷ روحانی، ۸۸مسیحی، ۱۸ کلیمی و ۹ زرتشتی کشته شدند. علاوه بر این ۲ هزار تبعه غیر ایرانی نیز در جنگ هشت ساله کشته شدند که همراه با نیروهای ایرانی می‌جنگیدند.[۴۰]


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۷:۳۲
سید یحیی حسینی