سادات ( اجتمائی ، فرهنگی ، مذهبی )

سید یحیی حسینی
سید یحیی حسینی، حسین آباد عاشوری
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
نویسندگان
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۴۴ ب.ظ

بشکن

بشکن!

نوشته‏اند: روزى پادشاهى همه درباریان را خواست . همه گرد تخت او به صف ایستادند . شاه، گوهرى بس زیبا و گرانبها به یکى از آنان داد و گفت: این گوهر چگونه است و به چند ارزد؟
گفت: صدها خروار طلا، قیمت این گوهر را ندارد.
شاه گفت: آن را بشکن.
مرد دربارى گفت:اى شاه!چنین گوهرى را نباید شکست که سخت ارزنده و قیمتى است .
ساعتى گذشت . دوباره آن گوهر را به یکى دیگر از حاضران داد و همان خواست . او نیز گفت:اى سلطان جهان!این گوهر، به اندازه نیمى از مملکت تو، قیمت دارد . چگونه از من خواهى که آن را بشکنم؟
شاه او را نیز رها کرد و دستور داد به هر دو خلعت و هدیه دهند.
به چندین کس دیگر داد و همگى همان گفتند که آن دو ندیم گفته بودند.
شاه را ندیمى خاص بود که بدو سخت عنایت داشت و مهر مى‏ورزید . او را خواست . پیش آمد. گوهر را به دست او سپرد و گفت: چند ارزد؟
گفت: بسیار .
شاه گفت: آن را بشکن!همان دم، گوهر را بر زمین زد و آن را صد پاره کرد.
حاضران، همه بر آشفتند و زبان به طعن و لعن وى گشودند که اى نادان این چه کار بود که کردى. آیا پسندیدى که خزانه شاه از چنین گوهرى، خالى باشد؟
ندیم گفت: راست گفتید . این گوهر، افزون بر آنچه در تصور گنجد، قدر و بها داشت؛ اما فرمان شاه، ارزنده‏تر و قیمتى‏تر است .
حاضران، چون این پاسخ را از آن غلام شنیدند، همگى دانستند که این، امتحانى بود از جانب شاه . لب فرو بستند و هیچ نگفتند که دانستند خطا کرده‏اند .
- برگرفته از: مثنوى معنوى، دفتر پنجم، ابیات 4055 3035 . این حکایت را به سلطان محمود و ایاز نسبت داده‏اند و به گونه‏هاى دیگر نیز گفته‏اند . مولوى پس از نقل آن، مى‏افزاید که نباید به این بهانه که جسم و جان آدمى، قیمت دارد و حفظ آن واجب است، از فرمان خدا و شرع سر پیچد . ?


 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۰۲
سید یحیی حسینی

نظرات (۱)

زیبا بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی