سادات ( اجتمائی ، فرهنگی ، مذهبی )

سید یحیی حسینی
سید یحیی حسینی، حسین آباد عاشوری
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
نویسندگان
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۳۴ ب.ظ

میهمانی خدا

💠 رمضان ماه مهمانى خدا : آیه شماره 183  از سوره مبارکه بقره
  میهمانی خدا
 
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
اى افرادى که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته شده، همان‏گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید0
1- خطابِ زیبا، گامى براى تأثیر گذارى پیام است. «یا ایّها الّذین آمنوا»
در حدیثى از تفسیر مجمع‏البیان مى‏خوانیم: لذّت خطاب «یا ایّها الّذین آمنوا» سختى روزه را آسان مى‏کند. اگر والدین بخواهند که فرزندشان به سخنانشان گوش دهند، باید آنان را زیبا صدا زنند.
2- قرآن، فلسفه بعضى احکام همچون روزه را بیان داشته است. زیرا اگر مردم نتیجه‏ى کارى را بدانند، در انجام آن نشاط بیشترى از خود نشان مى‏دهند. «لعلّکم تتّقون»

 

 

در رمضان، مؤمنان با کارت 🔸🔹 « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ »  🔹🔸 به میهمانى خداوند دعوت شده‏اند، و این میهمانى ویژگى‏هایى دارد:

 

1  میزبان، خداوند است و میهمانان را شخصاً دعوت کرده است.

 

2  وسیله پذیرایى، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح، و دورى از دوزخ است.

 

3 زمان پذیرایى، ماه رمضان است که به گفته‏ى روایات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است.

 

4  چگونگى پذیرایى، شب قدر به گونه‏اى است که در آن نیاز یک سال میهمانان تأمین مى‏شود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن مى‏گردد.

 

5  غذاى این ماه، غذاى روح است که براى رشد معنوى لازم است، نه غذاى جسم. لطف غذاى این مهمانى، آیات قرآن است که تلاوت یک آیه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماه‏هاى دیگر است.

 

6 این میهمانى هیچ سنخیّتى با میهمانى‏هاى دنیوى ندارد. خداوندِ عالِم و غنى و خالق و باقى و عزیز و جلیل، میزبان انسان‏هاى جاهل و فقیر و فانى و مخلوق و ذلیل مى‏شود و مى‏گوید:  ⭕️ من دعایتان را مستجاب مى‏کنم و براى هر نفسى که در ماه رمضان مى‏کشید، پاداش تسبیحى عطا مى‏کنم. ⭕️

 

*****************

تفسیر نور، ج‏۱، ص: ۲۸۸

پیامبر اکرم   
مَن صامَ رَمَضانَ ؛ وعَرَفَ حُدودَهُ ؛ وتَحَفَّظَ مِمّا کانَ یَنبَغی لَهُ أن یَتَحَفَّظَ فیهِ، کَفَّرَ ما قَبلَهُ؛(مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۱۱۰)
 هر کس رمضان را روزه بدارد و حدود آن را بشناسد و خود را از آنچه سزاوار خویشتندارى در این ماه است، نگه بدارد، گناهان پیشین را پاک کرده است
.
 

888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888888777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777777

 

💥✨💥

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۴
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۳۰ ب.ظ

سعدی

از حکایات سعدی است که میگویدیکی ازملوک عرب در حالت پیری بسر میبرد واز زندگی نیز قطع امید کرده بود که سواری از در در آمد وبشارت داد که فلان قلعه را فتح کردیم ودشمنان اسیر ماشدند وهمه تحت فرمان ما درآمدند ملک سر بلند نمود وگفت این مژده چه سودی برای من دارد این مژده برای وارثان مفید آید ( کنایه از اینکه برای ما که عمرمان بسر آمد ورفتنی هستیم چه سودی دارد اینکه نمی توان برای آن کاری کرد سرمایه عمر است که آب رفته به جوی باز نخواهد گشت

h0q7_0.702049001319904744_jazzaab_ir.jpg

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۰
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۲۸ ب.ظ

مورچه و سلیمان نبی

ba51_images_(1).jpg

مورچه و سلیمان نبی

روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،

نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.

سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.

در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود.

مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.

سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.

ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود.

آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.

سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.

مورچه گفت :

ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون

آن زندگی می کند.

خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را

حمل می کنم.

خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل

کرده و ببرد.

این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را

به درگاه آن سوراخ می گذارد

من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد

او می گذارم و سپس باز می گردم

و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب

شنا کرده مرا به بیرون آب دریا

می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج میشوم.”

سلیمان به مورچه گفت :

وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟

مورچه گفت آری او می گوید :

ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی

کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن .



k3ho_images.jpg

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۲۸
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۱۹ ب.ظ

تولد انسان روشن شدن کبریتی است

تولد انسان روشن شدن کبریتی است

و

 مرگش خاموشی آن!

بنگر در این فاصله چه کردی؟!!

گرما بخشیدی...؟!

یا

 سوزاندی...؟! 

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۹
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۱۷ ب.ظ

ببخش که صدای گریه هایت را نمیشنویم..

ببخش که صدای گریه هایت را نمیشنویم...

گوشمان از قیمت دلار و ماشین و ویلا پر شده...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۷
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۱۶ ب.ظ

لنگه های چوبی درب حیاطمان

لنگه های چوبی درب حیاطمان گرچه کهنه اند و جیرجیر میکنند

ولی خوش به حالشان که لنگه ی همند!!!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۶
سید یحیی حسینی
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۱۵ ب.ظ

و نه رمانتیک

نه عزیز من!

همه شبیه هم نیستند!

برف برای خیلی ها...

نه زیباست...

و نه رمانتیک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۵
سید یحیی حسینی

درمکه که رفتم، خیال میکردم دیگر تمام گناهانم پاک شده است

غافل از اینکه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درستهایم به

نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود...درمکه دیدم خدا چند سالیست

که از شهر مکه رفته و انسانها به دور خویش میگردند...

در مکه دیدم هیچ انسانی به فکر فقیر دوره گرد نیست...

دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خویش را بزداید...

غافل از اینکه آن دوره گرد خود خدا بود.

درمکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی

را طی کنم  تا به خانه خویش برگردم...

و درهمان نماز ساده خویش تصور خدارا

در کمک به مردم جستجو کنم ...

آری شاد کردن دل مردم همانا

برتر از رفتن به مکه ایست که خدایی در آن نیست.

 

" مرحوم حسین پناهی" 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۴
سید یحیی حسینی