يكشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۹ ب.ظ
ایستادگى در میدان دفاع،
در سال 1359 جنگی بر علیه جمهورى اسلامى شروع شد، اگرچه از طرف صدام بدبخت و روسیاه بود، اما پشت سر این قضیه یک پروژة بینالمللىِ استکبارى بود براى زمین زدن نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى. تحلیلگران غربى تحلیل کردند و فهمیدند و درست هم فهمیدند که این انقلاب فقط این نیست که یک رژیم دستنشانده را در ایران از بین برده است و این کشور عظیم و پربرکت را از سیطرة استکبار خارج کرده؛ بلکه این حرکت الهامبخش خواهد شد، دنیاى اسلام را تکان خواهد داد، ملتها را به فکر خواهد انداخت. همین هم شد: فلسطین به فکر افتاد، کشورهاى شمال آفریقا به فکر افتادند، در تمام دنیاى اسلام حرکت و جنب و جوش هویتیابىِ اسلامى شروع شد که تا امروز هم همچنان رو به توسعه و گسترش است. چون فهمیدند که اینجا کانون الهامبخش دنیاى اسلام خواهد شد، گفتند جمهورى اسلامى را باید ما به هر کیفیتى هست، از بین ببریم. لذا با اینکه منطقه، منطقة خطیرى است، منطقة نفت است و غربىها خیلى به مسئلة نفت و خلیج فارس اهمیت میدهند و امنیتِ اینجا برایشان حیاتى است، لیکن درعینحال وارد میدان شدند، صدام را تقویت کردند، بلکه او را تشجیع کردند که این جنگ را شروع کند؛ او هم چون آدم نادانِ کلهشقِ قدرتطلبِ خامى بود، خیال میکرد که حالا مىآید دو سه روزه یا چند هفتهاى مسئله را تمام میکند و باقدرت برمىگردد سر جاى خود. لذا وارد این جنگ شدند و هشت سال تمام ایران اسلامى فشارهاى همهجانبهاى را که از سوى همة قدرتهاى بزرگ دنیا بر ایران از کانال جنگ وارد شد، تحمل کرد؛ این خیلى مهم است. شوروىِ سابق از این کانال به ایران فشار آورد، امریکا فشار آورد، پیمان ناتو - اروپایىها فشار آوردند، مرتجعین منطقه با انواع و اقسام طرق از این کانال علیه جمهورى اسلامى فشار آوردند. یکى از این فشارها هر انقلابى را، هر دولتى را به زانو درمىآورد و از پا مىانداخت؛ اما مجموع این فشارها نه فقط جمهورى اسلامى را از پا درنیاورد، بلکه ملت ایران را قوىتر و آگاهتر، و عزم و ارادة آنها را راسختر کرد و جمهورى اسلامى را روزبهروز به سمت قوت اسلامى و الهى پیشتر برد. ایستادگى در میدان دفاع، چنین اثرى را به وجود آورد.
مقام معظم رهبری 23/6/1386
۹۴/۰۷/۱۲